من 6 ماهه که با کسی آشنا هستم و 3 ماه اول فقط قصد دوستی بود اما ایشان از اول به ازدواج فکر می کردند بعد 3 ماه اول با توجه به شرایط و اخلاق و رفتار و نداشتن هیچ گونه ارتباطی با کسی اعتماد کرده و به ازدواج روی آوررم اما چون غریبه به هم بودیم منتظر شدیم که دوستم با خواهر ایشان نامزدی کرده و معرف من شود،آشنایی ما هم از طریق دوستم با ایشان برقرار شد اما بعد از 3 ماه که تصمیم به ازدواج داشته و قولو قرار بوده که بعد عید که دوستم و خواهر طرف من با هم نامزد شدن قضیه ما مطرح شود،اما توی این مدت یه ماه پیش طرف مقابلم مورد مزاحمت پسر همسایه از طریق پیام قرار گرفته و تموم دوست داشتن و اعتماد و اطمینانی که بوده و عاشق هم بودنمون از طرف ایشون نادیده گرفته شده و با یه پیام طرف مزاحم به من میگن که موندم بینتون کدوم رو انتخاب کنم و از اون روز به بعد هر چند به شکل ظاهری قضیه حل شد اما ایشون بعد این قضیه هیچ حسی و دوست داشتن و عاشقی به من نداشتن و تظاهر بوده و الان این مساله رو مطرح کردن و به من جواب نه دادن،موندم چیکار کنم آبروی خودم و خونواده ام در میونه چون کل خونواده من و خونواده خودشون به غیر پدرشون در جریان بودن،اللن نمیتونم با این مساله کنار بیام و دو بار خیانت به من رو،اما نمیخوام دست ازش بردارم شما راهنماییم کنین چیکار کنم در حالی که دوستش دارم و عاشقشم