سلام
من و همسرم 8 سال هست که با هم ازدواج کردیم و 6 سال هم هست که زیر یک سقف با هم زندگی میکنیم. ازدواجمان هم با آشنایی قبلی بود و سنتی نبود. در دوران دوستی همیشه میگفت که من تو کارای خونه حتما کمکت میکنم و… اما الان که به عمل رسیده تقریبا میشه گفت از جاش بلند نمیشه. شاید بعضی مواقع تو جمع کردن سفره کمک کنه. حتی وقتی مهمون داریم هم کمک چندانی نمیکنه.
این در حالی هست که من کارمند هستم و 1 بچه هفت ماهه هم دارم. من خودم به شخصه خیلی دوست داشتم که همسرم تو کارا کمک کنه. تو روحیه ام کلی تاثیر میگذاره. همیشه واسه این یزا بحث داریم بعدش میگه باشه کمک میکنم اما همون لحظه فراموش میشه.
در مورد بچه داری هم همینطور. فقط گهگاه باهاش بازی میکنه.
همیشه هم این رو بهونه میاره که تو هم واسه من آرایش نمیکنی و منم واسه همون به حرف تو گوش نمیکنم و…. منم میگم من خسته میشم و دیگه حوصله ای برای اینکار نمیمونه .
بعد از به دنیا اودن بچه هم احساس میکنم نیاز بیشتری به توجه دارم امااااااا
میشه راهنماییم کنید که چکار کنم؟؟؟