سلام.من دختری ۱۶ساله هستم و تک فرزندم.مادرم هشت سال پیش بدلیل مشکلات مالی و اخلاقی از هم جدا زندگی میکنن.طلاق نگرفتن ولی جدا زندگی میکنن.وضعیت مالی خوبی نداریم و همیشه تو فشاریم.مادرم اصلا راضی نیست و همیشه میره مغازه‌ی پدرم (سوپرمارکت داره)و شروع به دعوا کردن با اون میکنه.من از بچگی شاهد دعواهاشون بودم و وقتی شروع به دعواکردن میکنن ناخودآگاه بغض میکنم و اشک تو چشمام جمع میشه.اما همیشه بخاطر غرور بیش از اندازم و اینکه اونا از اینی که هستن ناراحت تر نشن هرگز جلوشون اشک نریختم.خلاصه هر روز همین برنامست تا اینکه مادرم تصمیم میگیره برای چندسال از تهران به کیش مهاجرت کنه.هرشب سخت کار میکنه و میخواد ماشینمونو ک به سختی و باکلی قرض خردیمو بفروشه.منم دوست دارم باهاش برم اما وقتی به پدرم فکر میکنم میبینم اون جز من هیچ کسو نداره.اگه من برم شاید فقط ماهی سه یا چهار روز بتونم ببینمش.البته الانم خیلی زیاد نمیبینمش اما بازم خونه هامون نزدیکه.یه روز که مادرم داشت با پدرم دعوا میکرد گفت یا منو پیش خودش نگهداره یا خرجشومو بده.میدونم ک از پس مخارجمون برنمیاد اما مادرم زورش میکنه.همون روز پدرم گفت:«من باباتم،هرجا بری من به فکرتم چون تو پاره‌ی تنمی و یه تیکه از وجودمی.من جز تو کسیو ندارم ک دوستش داشته باشم و اونم دوسم داشته باشه‌.»اینو که گفت سر یه دوراهی خیلی بد قرار گرفتم.یکی اینکه با مادرم برم و از نو شروع کنم یا با پدرم بمونم و یه زندگی تکراری داشته باشم.این وسط اینم هست که اونا طلاق نگرفتن و هنوزم اقدام نکردن.من خودم از ته قلب میخوام از هم جدابشن چون واقعا به چشم دیدم ک نمیتونن باهم باشن.تا ماه دیگه مادرم میره و من باید انتخاب کنم.پدرم بدون من خیییلییی تنها میشه.خیلی.حتی تصورشم قلبمو به درد میاره اما مادرم میتونه با تنهایی و دلتنگیش کنار بیاد‌.اما نه میخوام پدرم تنها باشه نه زندگیم تکراری باشه.من بفکر آیندمم هستم و میدونم تو کیش زندگی بهتری خواهم داشت.در ضمن پدرم مشکل قلبی داره و میترسم با رفتنم بلایی سرش بیاد.باید انتخاب کنم ولی چجوری؟من هیچی از طلاق و مراحلش نمیدونم و خیلی گیج و تنهام .اگه کمکم کنید که بهتر تصمیم بگیرم ممنون میشم!