سلام.
من دختری هستم ۱۴ساله.یه پسر دایی دارم که یک سال از من بزرگ تره.ینی۱۵ سالشه.من از وقتی ۹یا۱۰سالم بود دوسش داشتم.ینی احساس میکردم دوسش دارم.کنارش خوشحال بودم و فک میکردم اونم با من حال میکنه.وقتی بزرگتر شدم و ۱۳ سالم شد واقعا فهمیدم از ته قلبم دوسش دارم.نمیدونم شایدم نه.یه روز اومد بهم اعتراف کرد که عاشقمه خب منم که از خدام بود چون ۳ سال منتظر این لحظه بودم.راستش دوستیمون زیاد طول نکشبد و اون یه دوس دختر پیدا کرد.خب منم داغون شدم.همش گریه میکردم و خیلی بد خلق شده بودم.یک سال گذشت تا هفته پیش که اومد خونمون.خب پسر داییمه درسته ما باهم قهر بودیم ولی اون فامیل من بود.خلاصه اومد خونمون و دوباره گفت دوسم داره.باز منم ذوق زده شدم و گفت میشه ازت لب بگیرم ؟منم که شاخ در آورده بودم گفتم نه نمیشه ولی خیلی اصرار کرد و منم قبول کردم.خب منکه دوسش دارم چرا که نه؟.فردای اونروز داشتیم باهم میرفتیم بیرون و قرار گذاشته بودیم تو آسانسور ازم لب بگیره.راستی یادم رفت بگم برای اولین بار که دوستیمون قطع شد اون یه دوست دختر پیدا کرد این بودم که ازم لب میخواست و من هم قبول نکردم.بگردیم به اصل مطلب… چندبار آسانسور رو بالا پایین کردیم که بالا خره اومد جلو و لبشو چسبوند رو لبم منم ناخداگاه دستمو بردم لای موهاش.راستش اون لحظه خیلی حس خوبی بهم دست داد.طوری که وقتی بعد از یه هفته میخوام بخوابم از خوشحالی خوابم نمیبره ولی از یه طزف هم فکر میکنم گناه بزرگی انجام دادم.از اون روز به بعد هم پسر داییم منو عزیزم و عشقم صدا میکنه.با چند نفر از دوستام مشورت کردم و گفتن که پسرا و دخترا تو این سن فقط به فکر برقرار کردن یه رابطه با جنس مخالفن.ولی من احساس میکنم که عاشقش هستم ولی اون منو دوست نداره و فقط به فکر روابط جنسیه.نمیدونم چیکار کنم.نمیدونم از کجا بفهمم که هردومون عاشقیم یا فقط به خاطر دوران بلوغه؟لطفا راهنماییم کنید.نمیخوام پس فردا اسمم تو جامعه بد در بره.کمکم کنید.