آیا صبر کنم
سلام.
من 30 سالمه.پارسال یکی تو نت پاپیچم شد باهم آشنا شدیم.من قصد ازدواج نداشتم تا حالا و آماده نیستم الانم.آقا پسر 27سالشه و از خونواده ای که پدرش یه زمون پولدار.پسره گذشته های ناجوری داشته راحت بوده.کارش ک با من حل شد.علاقه پیدا کرده بود نسبت ب حیا و ادب من.قصد ازدواج پیدا کرده بود البته بعد 3ماه.ولی خب اخلاقاش و رفتاراش و مقایسه هاش آزارم می داد.در حین این ک با من بود سکسم داشت با دوس دختر سابقش.ولی مینداخت گردن من ک چرا باهاش رابطه ندارم ک نره سراغ اونکار.جزئیاتش زیاده ولی دیگ نکشیدم و بهم زدم.ولی نمی تونست خیلی دوسم داشت جوری که مادرش زنگ زد که بیمارستانه اگه چیزیش بشه مقصری.خلاصه باز نتونستم و تموم کردم.گفتمم برگردی من می دونمو تو.نبود هر روزش و ماهش سخت بوده براش از ترس من خبری نمیشد ازش تا بعد 4ماه.ک برگشت باز و عزو جز ک میخامت و واقعا دیگ تموم اون کارارو گذاشتم کنار.گفتم باشه.بعد چن وقت واقعا ثابت کرد ک عوض شده.ولی خب خانوادش راضی نبودن و نیستن و کلی مورد بهش پیشنهاد دادن و این نرفت.گفته فقط همونی ک میخام.دست ب همه کار زد ک بشه و بیان پدرشو راضی کنن جواب نداد.منم دیگ بهم برخورد ک ندیده و نشناخته حاظر نیستن منو ببینن بعد مخالفت کنن من از چیزی کم ندارم.برا همین دائم با پسره بحثم بود ک جونم ب لب رسید و گفتم دیگ برنگرد حتی بهد هر چن وقت ک راضی ام شدن.گفت ب من بود باید ده سالم شده منتظر بمونی.ولی من بازم نمی دونم ک راضی میشن یا ن.و اینکه راهشون دوره و فرهنگا متفاوته.منطق زورش بیشتر از احساس بود تو وجودم.حالام ک دیگ قراری ب برگشت نیس پروفایلاش پیرمو دراورده دو دلم کرده.صبر کنم یا ب موقعیت جدید ک اومده سراغم و خاسته اشنا شیم بیشتر فکر کنم.عصبی ام.تورو خدا حتما جوابمو بدید.یک عمر دعاتون میکنم.اگر یه حرف یا جمله ای بگید که بفهمم صلاحم چیه.خدام ک ب ادم نمیرسونه صلاح چیه
سلام.بر اساس گفته های شما، اولا زیاد معلوم نشد که با هم تفاهم و توافق دارید یا نه…(این دو با هم فرق دارند نزد مشاور خوبی بروید و بپرسید) از لحاظ عقیده، خانواده، فاصله ی طبقاتی (مالی، درسی و…) و موارد دیگه…
ولی چیزی که مشخصه این اقا احساسی داره جلو میاد…گفتید در حین اینکه از شما درخواست میکرد و.. سکس هم داشته….خوب این امر کمی نیست. از کجا معلوم در اینده نسبت به شما سرد نشه و دوباره به سراغ این کارها نره!!
اگه به هم نخورید در اینده این عشق و عطش تموم میشه و شاید بره سراغ افراد دیگه ای…
در امر ازدواج فقط و فقط احساس مهم نیست که چون ایشون علاقه به شما دارن و حتی کارشون به بیمارستان کشیده شده پس خوشبخت میشید و… .
در ضمن ۳ سال تفاوت سنی دارید که شاید در اینده به مشکل بر بخورید… به هر حال ببینید به هم میخورید یا نه.نزد مشاور برید و تست ازدواج بذید و ببینید چقدر با هم سازگاری دارید، ویژگی های مشترکتون و…(یک ازدوج خوب به نظرم ۷۰ درصد طرفین باید سازگاری داشنه باشن و بقبه ی مسائل و اختلافات رو هم با هم کنار بیان، از خیلی چیزاشون بگذرن، گذشت داشته باشن، و…. تا زندگی که با ارامشه به وجود بیاد)
من هیچ نظری نمیدم، تصمیم با خودتونه ولی احساسی رفتار نکنید…شاید هم این بنده خدا هیچ وقت دیگه سراغ کارهای قبلیشون نرن و خوشبختتون کنن.ولی برای این خوشبختی به دنبال دلایلش باشید که در اینده یه جدایی نکشه..
روی همه ی ابعادش کار کنید و ببینید بدرد زندگی همراه با ارامش که باید بسازید میخوره یا نه..
التماس دعا، یا زهرا