باسلام من و همسرم 8 سال است که با هم زندگی میکنیم و دارای فرزندی 2 ساله هستیم. کارمند و شکرخدا اهل نماز و……..متاسفانه از اوایل زندگی همسرم با جاری خود مشکل داشت و اکنون با برادرم رفت و آمدی نداریم. چند روز پیش که در خانه پدرم مهمان بودیم همسرم به کنایه گفت که طفلک پسرم عمو نداره. این حرف باعث ناراحتی اطرافیان و من شد و من با همسرم برخورد کردم.بعد از خروج بقیه خواهرم با همسرم به مشاجره پرداختند و صحبت من با خواهر که خودم همسرم را تنبیه میکنم فایده ای نداشت و متاسفانه بحث بالا گرفت و درگیری فیزیکی و….. و کشیده ای که به صورت خواهرم نواخته شد. بعد از آن پدر و مادرم نیز به خواهرم پیوسته و حسابی از خجالت همسرم در آمدند (البته غیر فیزیکی و فقط با توهین). بعد از این جریان پدر و مادرم تا حدودی کوتاه آمده اند ولی خواهرم هردو پایش را در یک کفش کرده و می گوید باید یک ضربه خورده را جبران نماید. همسرم نیز نه تنها پشیمان نیست بلکه می گوید با توجه به توهین های قبلی حق اش بوده است. حال من و فرزند دوساله ام در وسط معرکه ایم و هیچ کس به صحبت من و یا بلایی که بعد از طلاق بر سر این طفل معصوم می آید توجهی نمی کند. از شما می خواهم مرا راهنمایی نمایید.