1
اختلاف با همسرم
من سال92 نامزد کردم و شهریور 95 عروسی گرفتیم از دوران نامزدی سر رفتارای شوهرم با هم اختلاف داشتیم خیلی جلوی خانوادش معذب و به اونا نه نمیتونه بگه!به خانواده من زیاد احترام نمیکنه ولی با اینکه خانوادش کم میزارن ولی همیشه طرف اوناست!حتی اگه حق با من باشه اولش قبول میکنه ولی بعدا میگه که من دنبال اینم که حرف در بیارم!همیشه بعد دعوا من میرم سمتش و اگه من حتی تا یک ماه باهاش حرف نزنم واسش مهم نیست!ساعتها میره خونه مامانش و اونجا اولویت داره!بعد اخرین دعوامون تصمیم گرفتم دیگه کاری باهاش نداشته باشم و خودم با بچم مشغول کنم ولی اونم واسش فرقی نداره انگار از غر زدنای من راحت شده باشه لطفا راهنمایی کنید
دقیقا آقایون برعکس خانم ها در قهر کردن به آرامش میرسند و انگار که پشت دیواری قرار میگیرن که اونارو از غررغرر کردن همسرتون محافظت میکنه
افرادی که همسرشان فرد مقاومی است و به سختی نظرش را تغییر میدهد، برای اینکه شرایط را از جو تنشزا خارج کنند، همه مسئولیتها را به تنهایی به عهده میگیرند و اعلام میکنند مسئولیت تمام مشکلاتی که باعث بروز تنش شده، به عهده خودشان است. وقتی فردی همه بار مسئولیتها را در بروز شرایط بحران به دوش میگیرد، بدون اینکه این باور را داشته باشد خودش در بروز کل ماجرا مقصر است، قاعدتا احساس خوبی از این رابطه نخواهد داشت.
وقتی منتظرید همسرتان مسئولیت کارش را به عهده بگیرد، ادامه بحث به گفتن جملههایی مثل این: «من اشتباه کردم چنین چیزی را گفتم اما تو هم بپذیر که فلان کار را کردی! قبول کن که اینجای ماجرا تقصیر تو بود و…» خواهد کشید!
اصلا فرض کنید طرف مقابل دلش نمیخواهد مسئولیت رفتارش را بپذیرد! گفتن جملههای اینچنینی و سرزنشآمیز، فقط باعث میشود تاثیر حرفهای شما برای شروع دوباره ارتباط از بین برود. کافی است خیلی شفاف بیان کنید که «مسئولیت فلان رفتار و فلان جمله و فلان کار، با من بوده»، همین یک جمله نشان میدهد مسئولیت بقیه ماجرا با شما نبوده!
ممکن است این سوال پیش بیاید که تا کی فقط یکی از طرفین باید به اشتباههای خود اقرار کند و سکوت طرف مقابل را نادیده بگیرد؟!
اصولا روابط زوج باید متعادل باشد و این رابطه به مذاکره و گفتوگو نیاز دارد. وقتی باب گفتوگو در رابطه زوج قطع میشود، مطمئنا دچار آسیبهای مختلفی میشود اما رابطهای که در آن زوج روابط عاطفی و احساس خوبی نسبت به هم دارند، بهتر است مشکلات و چالشهای ذهنیشان را برای یکدیگر مطرح کنند. برای این کار باید در موقعیتهای آرام و مناسب مثلا موقع قدم زدن در پارک با لحنی آرام و بدون تنش، بدون متهم کردن همسر با این جملهها «یادت هست سر فلان موضوع بحثمان شده بود؟ من مسئولیتهای خودم را پذیرفتم اما تو چیزی در رابطه با مسئولیتهای خودت نگفتی. این مساله من را نگران کرده که آیا شما واقعا به این نتیجه نرسیدهای که در این قضیه شاید تو هم مسئولیتی داشته باشی؟»
با همسرشان صحبت کنند. یادتان باشد کلماتی مثل «شاید، فکر کنم، احساس میکنم و…» و همینطور لحن آرام و بدون پرخاش نقشی مهم و کلیدی دارند و اگر جای اینها لغات و لحن دیگری استفاده شود طبیعتا منجر به تنش خواهد شد.
اگر موضوع را در موقعیتی مناسب مطرح کنید، نتیجهاش از ۲ حال خارج نیست؛ یا پذیرفته میشود یا پذیرفته نمیشود.
اگر پذیرفته شود که عالی است اما اگر پذیرفته نشود، میتوانید حرفتان را اینطور ادامه دهید: «خب ذهن من در این زمینه چندان قانع نمیشود و من مطمئنم اگر در آینده مشکلی بینمان پیش بیاید، توانایی پذیرش مسئولیتهای خودم را داشته باشم تا شرایط آرام شود و…»
یادتان باشد در صورتی که مشکل با گفتوگو و مذاکره حل نشود و به مشکلات تکرارشونده تبدیل شود، به مداخله تخصصی و مشاور نیاز است.