سلام
من به یک دختر علاقمند شده ام که پنج سال از من بزرگتره .
مدتی با هم دوست بودیم (برای آشنایی جهت ازدواج)
بعد از دو ماه از رابطه اعلام کرد که 5 سال از من بزرگتره و نمی تونیم ادامه بدیم
من گفتم که تفاوت سنی برام مهم نیست و ادامه دادیم تا به این نتیجه رسیدیم که به خانواده ها اعلام کنیم.
اول از خانواده من شروع شد و با مخالفت مواجه شدیم ! منطقی بود و من نتونستم خانواده ام رو متقاعد کنم و پایان رابطه ما شد.

الان بعد 5 ماه هنوز تو فکرشم شب خوابش می بینم و روز بفکرشم بعضی روز ها توی خیابون یا خونه باشه فرق نمی کنه جلوی اشکم رو نمی تونم بگیرم

می دونم ازدواج منطقی نیست به خاطر تفاوت سنی ولی نمی تونم فراموشش کنم … کمکم کنید