سلام من دختری 27 ساله هستم. کارشناسی ارشد دارم و کارمند هستم. تا به حال با کسی رابطه ای نداشتم. اما به تقریبا یک سال است که با پسری آشنا شدم. و الان تقریبا 4 ماهه که رابطه ی خیلی خوبی برقرار کردیم و با هم دوست شدیم. رابطه ی ما خیلی خوب بود و هردو عاشق هم شدیم. به خاطر همین به خواست هردوی ما رابطه جنسی با هم برقرار کردیم. این پسر دوسال از من کوچکتر است. قصد ازدواج با هم را داریم. اما خانواده اش با وجود اینکه منو ندیدن و نمیشناسن با این ازدواج مخالف هستن. خانواده خیلی مذهبی داره و معتقد به ازدواج سنتی هستن.به خاطر همین اصلا اجازه ی صحبت راجبه این موضوع را به پسرشان نمیدهند. اما من در اوایل آشنایی که هیچ قصدی هم برای دوستی با هم نداشتیم دروغی به این پسر گفتم که حالا با پیشرفت رابطمون و علاقمندیم به اون و جدی شدنمون راجبه ازدواج راست مساله را بهش گفتم. دروغ مهمی نگفته بودم اما از اینکه دروغ بهش گفتم ازم ناراحته. و از اون روز که راستشو گفتم حس می کنم با من سرد شده. راه حل میخوام که بتونم این رابطه را مثل سابق بکنم. چون واقعا عاشقش هستم
با تشکر