باسلام.بنده دختری را دوست دارم که هم سن خودم هست 25 سال.ولی اون میگه قصد ازدواج نداره چون قبلا نامزد داشت و نامزدش پسر داییش بود و نامزدیشون بهم خورد به همین خاطر علاقه به ازدواج نداره.اون تهران زندگی میکنه و من شیراز.ما باهم فامیل هم هستیم دختره میشه دختر دختر عمه بابام .تقریبا 3 سال از بهم خوردن نامزدیشون می گذره.خواهر زن داداشم هست من تا حالا راجع به دوست داشتنم باهاش حرف نزدم ولی زن داداشم باهاش صحبت کرده گفته نمی خوام ازدواج کنم.در ضمن احتمال که بیاد شیراز هم کمه.بنظرتون چکار کنم که نظرش عوض بشه.دختر خیلی خوبی هست اروم و صبور و مهربان هست