ازدواج
نزديك به يك سال هست عاشق يك دختر شده ام،و با هم صحبت مي كنيم،او هم عاشقم هست،هر لحظه از رابطمون پر از عشق و نكات مثبت و ايمانِ.از هر نظر با هم تفاهم داريم،هم خودش هم خانوادش خيلي مومن و از هر نظر تاييد شده هستن.هدفمون ازدواج هست ولي يه مشكل داريم.زندگيم رو نجات ميدين اگه حل كنين. مشكلمون اين هست كه دختر مورد نظر من ميگه من نمي تونم خوشبختت كنم،ميگه اخلاق هاي بد داره از خودش نا اميده،در حالي كه من باهاش حس خوشبختي دارم،دقيقا هموني هست كه ميخوام،عاشق تك تك اخلاقاش هستم،ميگه از بچگي مي خواسته تنها باشه تا ابد،بعضي وقت ها كه حالش بد ميشه مياد ميگه وقتت رو واسه من تلف نكن،اگه من درست نشم توو چي ميكني بعد چند سال؟ميگم تو مشكلي نداري اخه،ميگه نه من نميتونم خوشبختت كنم،نا yاميدم،گوشه گيرم و از اين حرفا…ميگه من با اين وضع وارد زندگيت نميشم،من اصلا نميتونم و تو الان نمي دوني دقيقا اگر وارد زندگيت بشم همه بدي هارو ميبيني الان قابل درك نيستن…تو روو خدا كمك كنين ..هر لحظا دعا گوي كسي ميشم كه حل كنه مشكلمو..در پناه حق
با سلام خدمت شما
از مطالبی که نوشته اید سه امکان وجود دارد: ۱- ایشان افسردگی دارند ۲- اعتماد به نفس پایین دارند ۳- مهارت نه گفتن و قطع ارتباط با شما را ندارند و بهانه تراشی می کنند۴- مسائلی در زندگی خود دارد که هنوز به شما نگفته است . اگر حالت اول یا دوم باشد کمک شما به او این است که با هم نزد روانشناس رفته و به او کمک حرفه ای کنید تا بتواند مشکلش را برطرف کند به او اطمینان دهید که پای بند به او می مانید و حمایتش می کنید تا مشکلش برطرف شود . روانشنسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۲۲۳۵۴۲۸۲
الان كه اين احتمال ها رو به كسي كه ميخوام ازدواج كنم گفتم،گفت بله الان كه فكر ميكنم يه رازي هست كه عامل تمام مشكلاته،،و هر چه اصرار ميكنم كه اون راز چيه بگو تا مشكلات رو حل كنيم متاسفانه نميگه،فقط ميگه تو ور انقدر دوست دارم كه نمي خوام خودتو درگير مشكلم بكني و وقت بذاري واسه حلش،،لطفا كمك كنين..به نظرتون چي كنم كه بگن او راز چيه كه الان بعد از حرف شما فهميدن كه عامل مشكلات اونه ولي بهم نميگه
ممنون از كمكتون