با سلام و تشکر
باتوجه به خلاصه مشخصات اعلام شده سوالمو مطرح میکنم
بطور اتفاقی تو یکی از شبکه های اجتماعی با یه اقایی اشنا شدم و با دیدن عکس پروفایلم ک کاملا با حجاب بود و اینکه متوجه شدند ک اشنایی کاملا اتفاقی بوده درخواست اشنایی جهت خواستگاری داشتند من اول کاملا مخالفت کردم ولی چون احساس کردم خیلی نامعقول نیست قبول کردم و ی ملاقات یک ساعته تو یک مکان عمومی داشتیم ب لحاظ ظاهری مورد پسند هم بودیم من چهره معمولی دارم و ایشون هم.شغل ایشون راننده ماشین سنگین هست و تحصیلات دیپلم ناقص دارند ب لحاظ اقتصادی مستقل از خانواده و ب ظاهر صبور منطقی اهل مطالعه هستند اما ب لحاظ اعتقادی ضعیف و اصلا نماز نمیخونند و گفتند شاید از یک روزی شروع کنند چون ب خوبی نماز معتقدند روزه هم نمی گیرند و ب گفته خودشان دوبار مشروب خورده اند و مادرشان هم با خبر است پدرشان نیز اعتیاد به تریاک دارند که ایشان گفتند هر چه سعی کرده اند موفق به ترک پدرشان نشده اند و از جایی که مشکلات اعتیاد را دیده اند بسیار بیزارند و حتی سیگار مصرف نمی کنند.از جایی که از بالا رفتن سن ازدواج .سن بالای پدرم و بیماری ایشون و وجود خواهر کوچکترم درسن ازدواج ترس از تنهایی و نیاز به ازدواجم تصمیم گرفتم درمورد ایشون فکر کنم ایشون اجازه حواستگاری و اشنا شدن خانواده دارن و من ک ب مادرم به دروغ گفتم کسی از سمت اشناهای همکارانم درخواست خواستگاری داشتن گفتند چون غریبه و ناشناس اند اجازه ندادند البته مادرم ممکنه اجازه بدهند اما با توجه به شرایط ایشون باید چکار کنم فرصت های کمی برای ازدواج برام پیش اومده نهایت سالی دوتا خواستگار که شرایط خوبی ام نداشتند.درضمن اینکه من هیچوقت دوست پسری نداشتم و دنبال این مسائل نیستم ولی حس نیاز ب ازدواج دارم و میترسم خدایی نکرده اشتباهی مرتکب بشم ممنون میشم راهنماییی بفرمایید