با سلام
بنده یک دانشجوی دکتری در تهران هستم. به واسطه معرفی یکی از هم دانشکده ای هایم و از طریق ایشان با دختر خانمی در مقطع ارشد آشنا شدم. بلافاصله خانواده بنده با خانواده ایشان ارتباط برقرار کرده و بنده به صورت حضوری با پدر ایشان ملاقات نمودم. پس از حدود دو هفته از آغاز این ماجرا، دختر خانم اعلام کردند که استخاره انجام داده و پاسخ این استخاره بد آمده است. با این وجود دلشان با این وصلت هست و نمی توانند به راحتی این موضوع را کنار را بگذارند. به پیشنهاد پدر ایشان، قرار بر این شد که مدتی صبر کرده و مجددا اقدام نماییم. در این مدت که حدود سه هفته از آن می گذرد بنده متوجه شده ام که علی رغم تمایل احساسی خانم نسبت به این ازدواج، به دلیل بد آمدن استخاره چندان دل صافی نسبت به آینده ندارند. از طرف دیگرشاهد ایجاد یک حس عذاب وجدان عمیقی در وجود ایشان هستم که به دلیل وجود علاقه نسبت به بنده، به شدت خود را نسبت به همسر آینده شان مسئول می بینند. این موضوع در حالی است که بنده هیچ گونه اصرار بیجایی به جهت سر گرفتن این وصلت نداشته و صرفاً خواستار تعیین تکلیف خود هستم. در شرایط حاضر، بنا بر پیشنهاد ایشان، ارتباط کاملاً قطع شده و موضوع به بعد از ماه صفر موکول شده است. در مورد شرایط خانوادگی ایشان باید این نکات را بگویم:
مادر ایشان چهارده سال پیش به رحمت الهی رفته اند و همراه پدر و برادر کوچک تر از خود زندگی میکنند. پدر ایشان به دلیل مراعات فرزندانشان ازدواج نکرده اند.
بر خلاف بنده، ایشان تا به حال تجربه هیچ گونه خواستگاری را تا این مرحله نداشته اند.
از نظر احساسات به شدت احساساتی بوده و به خانواده خود وابسته هستند.
اختلاف سنی بنده و ایشان سه سال است.
حال سوال من این است که با این شرایط، آیا به نظر شما بازهم صحیح است که اقدامی از سمت بنده بعد از ماه صفر صورت گیرد یا نه.