سلام روزتئن بخیر …. من مشکلی که دارم اینه که خیلی زود تسلیم میشم چیزایی که به سختی بدست اوردم رو راحت از دست میدم
صبرم در برابر ناملایمات کمه و تا حدی کمالگرا هم هستم…. مسئله ای که من دارم بر میگرده به اینکه قدر زحمتایی که کشیدم رو نمیدونم…
بعضی وقتا خیلی تلاش میکنم تا کاری رو انجام بدم و وقتی انجامش هم میدم اون احساس رضایت رو ندارم و زود تسلیم میشم و حاصل زحمتامو از دست میدم و فقط به گفتن این جمله بسنده میکنم که این کارو دوست ندارم یا اون کاری نیست که دلم بخواد ادامش بدم…
قبلا حق التدریس بودم برای رسیدن به موقعیت شغلی بهتر کارم رو تغییر دادم و شدم مسول یه واحدی تو یه موسسه… به مدت ۱ سالو نیم اونجا مشغول بودم خیلی براش زحمت کشیده بودم در واقع اون بخش رو خودم راه اندازی کرده بودم ولی در نهایت فشار کاری و روانی زیاد باعث شد که استعفا بدم …
بعد از اون به واسطه تجربه کار قبلیم یه فرصت شغلیه دیگه بهم پیشنهاد شد، از رو ناچاری و اینکه فعلا وضع همینه قبولش کردم ۴ ماه بطور مداوم و هر روز کلاسای اموزشیش رو شرکت کردم ولی به محض دعوتم برای شروع کار انصراف دادم…
چون کارش خیلی پایینتر از سطح کار قبلیم بود و شب کاری داشت … احساس کردم این موقعیت مناسبم نیست …الان ۲ ماه از اون داستان میگذره و احساس میکنم دارم فرصتامو از دست میدم… الان تو خونم زبان میخونم…مطالعه میکنم …برنامه برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری دارم… ولی احساس میکنم توقعات من باواقعیت زندگی مطابق نیست…
چند وقتیه فکر میکنم شاید بهتر باشه با کارفرمام تماسی بگیرم و بگم که یه فرصت دیگه بهم بده و برگردم سر همین کار …
چون زمان که میگذره و ممکنه پشیمون بشم…. نمیدونم چیکار کنم؟ احساس میکنم هنوز نمیتونم برای زندگیم تصمیم بگیرم …اون حس استقلال رو ندارم چون به هر حال هر کاری رو بخوای انجام بدی ، هر کلاسی رو بخوای ثبت نام کنی، هر خرید کوچیکی لازمش اینه که پول داشته باشی …دلم نمیخواد تو سن 31 سالگی از پدرو مادرم درخواست کنم هر چند که دریغ نمیکنن…. کم کم دارم پشیمون میشم که چقد سریع نه میگم به همه چی… تبعاتشو در نظر نمیگیرم ….هنوزم احساس میکنم خودم رو کامل نمیشناسم …اینکه دنبال چی هستم و چی میخوام … واسه همین هر فرصت شغلی که به پستم میخوره قبول میکنم ولی در نهایتش نارضایتی از اون کار باعث میشه ادامش ندم…ممکنه راهنماییم کنین…ممنون