4
از شوهرم ناراحتم
با سلام، با همسرم یکسال و نیم عقد بودم و الان 5 ماهه عروسی کردیم، اخلاقیات.همسرم مخالف من شده. مخصوصا برای رفت و آمد با پدر مادرم. وقتی بهش میگم بریم خونه پدر مادرم ترجیح میده تنها برم. این اخلاق پسند من نیست. هر کاری من میگم برعکس رو انجام میده و بر خلاف منه. چطور باید باهاش رفتار کنم
تعداد زیادی از زوجین به دلایلی که در ادامه می خوانید از رفت و آمد و برقراری تعاملات مرسوم با خانواده همسرشان خودداری می کنند در حالی که ممکن است به نظر شما امتناع ورزیدن از این ارتباط، تنها به یک بهانه گیری شباهت داشته باشد:
اختلافات زوجین بر سر رفت و آمد با خانواده دیگری یکی از مسائل شایع و نسبتا طبیعی در زندگی زناشویی است و کم یا زیاد بین همه خانواده ها وجود دارد؛ اما مهم تر از وجود اختلاف، نوع مدیریت و برخورد با این تعارضات است. اگر همسر ما به خانواده مان بدبین است و نسبت به آن ها سوءظن دارد قدم اول این است که کمی نسبت به بدبینی و سخت گیری او احساس مسئولیت کنیم و از خود بپرسیم آیا گفتار یا رفتاری از جانب خانواده من سر زده که باعث بدگمانی او شده است؟
چرا روابط خانوادگی سرد می شود؟
تعداد زیادی از زوجین به دلایلی که در ادامه می خوانید از رفت و آمد و برقراری تعاملات مرسوم با خانواده همسرشان خودداری می کنند در حالی که ممکن است به نظر شما امتناع ورزیدن از این ارتباط، تنها به یک بهانه گیری شباهت داشته باشد:
۱ – دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه با خانواده پدری
در موارد زیادی یکی از زوجین وابستگی زیادی به خانواده خود نشان می دهد و دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه او باعث می شود تا همسرش زبان به اعتراض بگشاید و با سرسختی زیاد، مانع از رفت و آمد او با خانواده پدری اش شود. بسیاری از زوجینی که از این الگوی رفت و آمد تبعیت می کنند با وجود این که در زندگی شخصی شان مشکلات زیادی دارند که حل نشده باقی مانده است اما درگیری با مشکلات خانواده پدری شان را بر حل مشکلات زندگی زناشویی خود ترجیح می دهند.
۲ – زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده به عنوان میهمان در منزل زوج
در زندگی زوجینی که از چنین الگویی پیروی می کنند، همسران احساس راحتی در منزل خودشان هم ندارند. از آن جا که حضور دائمی عضو میهمان موجب می شود که او ناخواسته در جریان بسیاری از مسائل خصوصی و یا حتی اختلافات آن ها قرار بگیرد در نتیجه مرد یا زن به طور کلی امنیت خود را از دست می دهد و به زودی دچار خستگی روانی می شود.
۳ – مکالمات تلفنی مکرر و طولانی مدت یکی از زوجین با والدینش
تعدادی از زوجین در محیط منزل نیز دست از وابستگی شان به خانواده بر نمی دارند و حتی در زمان حضور همسر در منزل هم مشغول مکالمات تلفنی طولانی مدت هستند. یقینا موضوع صحبت نمی تواند چیزی جز بازگوکردن مسائل روزمره باشد و همین امر باعث می شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز شود و همسر فرد فکر کند در تصمیم گیری های زندگی مشترکش ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد. طبیعی است که تکرار چنین اتفاقاتی در طول زمان به شکل گیری بدبینی در یکی از زوجین نسبت به خانواده طرف مقابل منجر شود.
۴ – تجربه احساس حقارت در اثر مقایسه های فامیلی
در تعدادی از خانواده ها معمولا یک داماد، عروس یا خواهر و برادر وجود دارد که از ابعاد مختلف بر دیگر اعضای آن خانواده برتری دارد و مورد تعریف و تمجید خانواده است. به طور مثال یکی از دامادها تحصیلکرده و مرفه است و دیگری از موقعیت اجتماعی، شغلی و مالی پایین تری برخوردار است. در چنین مواردی فردی که در ابعاد مختلف از جایگاه پایین تری برخوردار است چه به صورت واقعی و چه در عالم پنداشت ها و برداشت های خود احساس حقارت و یا حسادت می کند و علاقه ای به تعامل با اعضای خانواده همسرش ندارد زیرا احساس می کند که اطرافیان بین او و دیگری تبعیض قائل می شوند.
۵ – و دیگر عوامل
همچنین خودشیفتگی و زخم زبان های اعضای خانواده همسر، حضور عضوی در خانواده همسر که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارد و یکی از زوجین نگران است مبادا همسرش از آن فرد تاثیر منفی بپذیرد، دخالت خانواده ها در مسائل اقتصادی زوجین و تربیت فرزندان آن ها و … همه وهمه موجب می شود تا همسر شما نه تنها شخصا از خانواده تان فاصله بگیرد بلکه مانع از ارتباط شما با خانواده تان نیز بشود.
یک نکته
البته همیشه این طور نیست که همسرتان صرفا به دلیل رفتارهای نادرست شما یا خانواده تان با آن ها قطع رابطه کند، در واقع گاهی اوقات مشکل از خود اوست. حتی ممکن است خانواده شما خیلی به او محبت کند ولی چون او به طور کلی فرد منزوی و گوشه گیری است باز هم از داشتن روابط اجتناب ورزد.
برای پی بردن به این موضوع باید بررسی کنید که آیا همسرتان برای ارتباط داشتن با دیگران از جمله خانواده و دوستان خود نیز بی انگیزه است یا فقط برای رفت و آمد با خانواده شما مشکل دارد. اگر این مشکل در دیگر ارتباط ها هم دیده می شود، لزوم بهره گیری از مشاوره حضوری لازم است. گاهی اوقات نیز برآورده نشدن برخی توقعات (هرچند غیرمنطقی) باعث ایجاد دلخوری و قطع رابطه می شود. به عنوان مثال ممکن است همسرتان توقع حمایت مالی از خانواده شما داشته باشد، در نظر داشته باشید حتی اگر این توقع را بی جا می دانید باز هم می توانید با گفت وگو این اختلاف و سوءتفاهم را حل و فصل کنید. در کل بهتر است از همسر خود بخواهید تا دلایل این قطع رابطه را بازگو کند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
با سلام خدمت شما
اگر می خواهید مشکلتان اساسی حل شود و رابطه همسرتان و خانواده خود را مدیریت کنید نیاز دارید فرد سومی وارد جریان شود که بی طرف باشد و شنوده حرف های همسرتان که به چه دلیلی از رفت و امد با خانواده شده امتناع می کند و ایا مطلبی ، برخوردی و … ایشان را ناراحت می کند یا اینکه ایشان متوجه ضرورت ارتباط با خانواده همسر نیستند . این مسئله نیاز به بررسی از هم جانب شما و هم از جانب همسرتان را دارد . تا اگر راهکاری داده می شود از طرف همسرتان نیز پذیرفتنی باشد . بهتر است قبل از اینکه این شیوه برخورد همسرتان بر روابط عاطفی بینتان اثر بگذارد هر دو باهم نزد مشاور خانواده بروید . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵
با سلام. بعد از یک سال دوران عقد، حدود دو ماه ایت که عروسی کرده ایم. همسرم بسیار حساس است و مدام از رفتارهای خانواده ی من ایراد میگیرد و ناراحت میشود. به خصوص نسبت به کسانی که من علاقه ی بیشتری به آنها دارم حساس تر است و مدام میخواهد در خلوت خودمان انها را جلوی من خار و بی ارزش بشمارد. همین دو روز پیش از رفتار برادر مجردم در خانه پدرم ناراحت شد. چون با هم اختلاف عقیده دارند و سر موضوعی صحبت میکردند. وقتی به خانه برگشتیم هر چه دلش خواست برادرم را جلوی من تحقیر کرد با اینکه میداند من تنها برادرم را چقدر دوست دارم. اما میگوید اطلاعات من از او بیشتر است و… . در اخر هم گفت باید از من عذرخواهی کند در حالی که فکر نمیکنم روح برادرم هم باخبر از این ناراحتی باشد. تصورش این است که من برادرم را بیشتر قبول دارم. خلاصه هر انسانی که من دوست دارم همسرم با او به مشکل میخورد. در صورتی که د خانواده و اقوام خودش اصلا اینطور نیست و مدام میگوید خانواده من همه رفتارها و اصول را رعایت میکنند اما برادر تو به من احترام نمیگذارد و بلد نیست. بدای من که برادرم را دوست دارم و تا کنون همه برخلاف این را در مورد برادرم شناخته اند و دوستش دارند بسیار درداور است. در مورد سایر افراد انقدر ناراحت نشدم که در مورد برادرم باید این حرف ها را تحمل کنم. خواهش میکنم راهنمایی ام کنید حس میکنم در برزخ گیر افتاده ام.
بدیهی است كه هم مردان و هم زنان میتوانند حسود باشند، اما حسادت در مردان، به دلیل ویژگیهای خاصی كه دارند ممكن است مُخِل ارتباط آنان با زنان شود. آنچه در اینجا بحث خواهیم كرد، حسادت معمولی ضعیف نیست كه در روابط عاشقانه زن و شوهر وجود دارد، بلكه حسادت بیمار گونهای است كه برخی مردان به آن مبتلا هستند. هر از گاهی از خواهر و برادر و یا اطرافیان خود میشنویم كه چگونه حسادت دیوانهوار مردی منجر به حوادث تلخ و وحشتناك میشود. یكی از پارادوكسهای حسادت در مردان كه میتوان آنرا مشاهده كرد، این است كه مردان حسود به اندازهای اعتماد به نفس دارند كه وقتی زنی را به دست میآورند، هر كاری كه از دستشان بر میآید انجام میدهند تا آن زن همیشه با او باشد. بله ممكن است تا اینجای امر كاملا طبیعی به نظر برسد، اما این افراد هیچ حد و مرزی نمیشناسند و حتی صحبت كردن همسرشان را با دوستان و ارتباط او را با خانواده خودش نیز محدود میكنند. غیرت متفاوت از این حسادت و ترس بیش از اندازه است. رفتار بیمار گونه این مردان موجب میشود كه حتی آنان به افكار و اندیشههای همسر خود نیز حسادت كنند. گاهی به نظر میرسد كه مردان حسود بیش از حد غیرتی هستند، ولی این دو مقوله كاملا با یكدیگر تفاوت دارند.
تعهد و نگرانی بیش از حد
اغلب مردان حسود، تمایل به ایجاد ارتباط بیش از حد دارند و به محض مشاهده كوچكترین نگرانی بر افروخته میشوند و بیاندازه خود را متعهد میدانند. توجه داشته باشید كه منظور از ایجاد ارتباط بیش از اندازه، رابطه جنسی نیست، این ارتباط برای مردان و زنان معنای متفاوتی دارد و تنها عشق است كه منجر به تعهد میشود و نه رابطه جنسی. اگر به نظر میرسد كه همسر شما بیش از حد نگران شماست و هر جا كه میروید مراقبتان است، دو حالت دارد: یا خیلی حسود است و یا اعتماد به نفس پایینی دارد و نگران است كه شخص دیگری نظر شما را به خود جلب كند.
علاقه و خوبی بیش از حد
اگر همه مردم انسانهای خوبی باشند، دنیا مكان بهتری برای زندگی خواهد بود؛ البته اگر این خوبی مثل گرگی در لباس گوسفند نباشد. اینكه همسر شما فرد خوبی است، فوقالعاده است، ولی اگر این خوبی بیش از حد بود، احتیاط كنید كه میتواند زنگ خطری باشد. ریشه حسادت همیشه از ترس است؛ ترس از دست دادن و این ترس همیشه ریشه در اعتماد به نفس پایین و تصویر بد از خود، دارد. مردی كه اعتماد به نفس كمی دارد، به سختی میتواند به این باور برسد كه همسرش او را با تمامی محاسن و معایبش پذیرفته است. البته هنوز هم مردانی پیدا میشوند كه خیلی خیلی خوب باشند، ولی اگر مردی فوقالعاده خوب باشد، به طوری كه خوبی او موجب آزار همسرش شود و نتواند رفتار خود را كنترل كند، نمیتوان آنرا نادیده گرفت، زیرا میتواند حسادت او به یك بیماری تبدیل شده و نیاز به درمان داشته باشد.
اصرار بر همراهی همیشگی
باز هم این موضوع ممكن است در نگاه اول خوب و قابل قبول باشد. كدام خانمی دوست ندارد كه همسرش با او به یك پیادهروی و یا خرید برود؟ ولی اگر او هیچ وقت به شما اجازه نمیدهد كه با دوستان خود تنها باشید، كمی احتیاط كنید؛ شاید این نوع رفتار او تنها ناشی از احساس تعهد و مراقبت از شما نباشد و از روی حسادت و ترس بیاندازه باشد. حتی اگر او اجازه نمیدهد كه به تنهایی بیرون از منزل بروید و دلیل این موضوع را بیاعتمادی به شما مطرح میكند، این بیاعتمادی نیز میتواند ناشی از حسادت بیش از اندازه باشد.
نیاز به ابراز علاقه مداوم
به نظر میرسد كه لازم است تمامی خانمها به همسرشان ابراز علاقه كنند و به او نشان دهند كه نگران او هستند و او در زندگیشان مهم است. این موضوع هیچ ضرری ندارد اما بسیاری از مردان به این سندرم مبتلا هستند كه به دلیل عدم اعتماد به نفس كافی از همسران میخواهند دائماً به آنها ابراز علاقه كنند. و تصویر خوبی از خود ندارند. برخی از مردان حسود دیوانهوار و حتی با خشونت از همسرشان درخواست میكنند كه به او ابراز علاقه كند.
تلفنها و تماسهای بیش از حد
مردان حسود، همیشه نیاز دارند كه بدانند همسرشان كجاست و در حال انجام چه كاری است! اگر همسر شما در طول روز زیاد به شما تلفن میكند و در مواقعی كه نمیتواند به هر دلیلی شما را پیدا كند، عصبانی میشود و حتی حرف زشت میزند و با خشونت رفتار میكند، نگران شوید و آن را با پزشك مطرح كنید.
بدگویی از دیگران
مردان حسود وقتی موفق نمیشوند شما را از سایر افراد دور كنند، شروع به بدگویی از دیگران كرده و به گونهای رفتار میكنند كه شما احساس كنید حتی نزدیكترین دوستانتان نیز افراد خوبی نیستند و كمكم از آنان فاصله بگیرید.
تمام وقت شما را برای خودشان میخواهند
اگرچه ممكن این موضوع را درك نكنید، ولی یكی از نشانههای مهم مردان حسود این است، كه در تمامی حالات دوست دارند شمانزدیك آنها و در محدوده دید آنها باشید. حتی وقتی در حال تایپ كردن متنی هستید، از شما میخواهند كه جلوی او بنشینید و كارتان را انجام دهید. در ابتدا ممكن این مسائل خیلی عاشقانه به نظر برسد، ولی به مرور روی زندگی اجتماعی شما تأثیر میگذارد و به تدریج ارتباط شما را با تمامی دوستان و حتی انجام سادهترین فعالیتهای روزمره محدود میكنند.
انتقاد
این همان چیزی است كه باعث میشود زندگی با مردان حسود به سلامتی شما آسیب بزند. این افراد واقعا مریض هستند و به آسانی نمیتوانند از شر این رفتار خود خلاص شوند. وقتی مرد حسود احساس ناامنی میكند، سعی دارد با انتقاد از شما، حس بدی در شما ایجاد كند تا فكر كنید كه واقعا چقدر خوش شانس بودید كه با این مرد ازدواج كردید و از آنجایی كه تنها تكیهگاه شما در زندگی اوست. حرفهای او روی شما بسیار تاثیرگذار و معنیدار خواهد بود و تصور میكنید واقعا آنچه میگوید صحیح است و به تدریج هویت خود را از دست میدهید. اینها برخی از نشانههای مردان حسود است؛ اگر چه نشانههای دیگری نیز وجود دارند كه به آنها اشاره نكردیم و خود شما با كمی وقت میتوانید متوجه آنها شوید.
روشهای رهایی از حس حسادت
حسادت چیزی است كه به وفور میتوان آن را در هر نوع روابط انسانی دید؛ روابط خواهر و برادر، همكاران، همكلاسی، زن و شوهر و … در اینجا به طور عمده چگونگی مقابله با حسادت در روابط زن و شوهرها را بررسی خواهیم كرد. با توجه به این اصول مشترك میتوانید از آنها در برخورد با انواع دیگر حسادت نیز استفاده كنید. اگر چه حسادت در تمامی روابط انسانی دیده میشود، ولی به هیچ وجه توجیه پذیر نیست. اگر متوجه شدید كه فرد حسودی هستید، در اسرع وقت باید روشهایی بیابید و با آن از شر احساسات بد خود خلاص شوید؛ چرا كه اگر آنرا درمان نكنید، به زودی كل زندگی شما را تسخیر خواهد كرد. حسادت هیولایی است كه میتواند روابط، شخصیت و حتی سلامت روان را از بین ببرد. اجازه ندهید حسادت در زندگی شما بتازد و شما و یا همسرتان را كنترل كند. چیزهایی را كه باعث حسادت شما میشود، بیابید. اكثر اوقات خواهید دید كه ریشه حسادت در واقع در خود شماست و به خارج از شما ارتباطی ندارد؛ چرا كه ریشه اصلی آن ترس است و ترس همیشه از درون میآید.
كانالهای ارتباطی را باز كنید: هنگامی كه فردی احساس حسادت میكند، معمولا سعی دارد آنرا پینهان كند تا حتی نزدیكترین افراد نیز متوجه آن نشوند. از سوی دیگر، شریك زندگی شخص حسود، معمولا در الگوی مشابه واكنش نشان میدهد و به منظور جلوگیری از مشكلات بیشتر، كارهایی را از همسر خود مخفی نگه میدارد؛ به خصوص اگر حسادت به یك رفتار آزار دهنده تبدیل شود. ولی انجام این كار فقط شرایط را بدتر میكند. این شیوه، شیوه مناسبی برای برخورد با حسادت نیست. در شیوه صحیح، هر دو طرف باید بدون هیچ كتمان و مخفیكاری با یكدیگر رفتار كنند.
بیاموزید كه مثبتتر فكر كنید: یك فرد حسود، همیشه نیمه خالی لیوان و بدترین حالتها را تصور میكند. این امر در میان این افراد بسیار معمول است، ولی اگر تمایل دارید كه حسادت را كنار بگذارید این عادت بد خود را ترك كنید. این تصورات و تحقق بخشیدن به این افكار فقط احساس بدبختی و حسادت و كاهش اعتماد به نفس را در شما بر میانگیزد. خوشبین باشید و مثبت فكر كنید. مثلا اگر امروز همسرتان به شما تلفن نكرده است و یا تلفن همراهش را جواب نمیدهد، فكر نكنید كه به شما اهمیتی نمیدهد، بلكه مثبت فكر كنید و با خود بگویید شاید شارژ تلفنش تمام شده و یا كار او در اداره آنقدر زیاد است كه فرصت صحبت كردن ندارد.
یاد بگیرید كه به یكدیگر اعتماد كنید: اعتماد كلید مبارزه با حسادت در یك رابطه عاشقانه است. آیا دوست دارید كه همسر شما نیز به شما بی اعتماد باشد؟ اكثر مردم معتقدند رابطهای كه در آن اعتماد وجود نداشته باشد، بیارزش است؛ بنابراین اگر به همسرتان اعتماد ندارید و احساس خطر میكنید و تصور میكنید كه ممكن است روزی شما را ترك كند، این رابطه اصلا شایسته حفظ و ماندگاری نیست. علاوه بر این، بیاعتمادی شما روی رفتار همسرتان نیز تاثیر میگذارد و او را بیمار و خسته میكند. پس به یكدیگر اعتماد كنید كه اعتماد كلید اصلی مقابله با حسادت است.
برای خودتان ارزش بیشتری قائل شوید: حسادت میان زن و شوهرها معمولا ناشی از ترس خیانت و از دست دادن است و ترس ریشه در اعتماد به نفس پایین دارد. ترس از طرد شدن و از دست دادن فرد مورد علاقه و ترس از آینده به طور طبیعی، اعتماد به نفس را كاهش میدهد. ابتدا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، زیرا اگر بدون آن بخواهید حسادت را از بین ببرید، گویی با تفنگ بدون گلوله به جنگ دشمن رفتهاید. برخی از ترفندهای ساده میتوانند موجب افزایش اعتماد به نفس شوند؛ مثل رفتن به یك كلاس ورزش و حفظ تناسب اندام و آراستگی ظاهر. با اعتماد به نفس بیشتر به مرور حس حسادت شما نیز كمتر میشود.
خودتان را با دیگران مقایسه نكنید: این كاری است كه اكثر افراد حسود همواره در حال انجام آن هستند و بیش از حد روی معایب و كاستیهای خود تمركز كرده و خودشان با دیگران مقایسه میكنند و این امر بسیار آزار دهنده است. همیشه به یاد داشته باشید كه شما منحصر به فرد و از دیگران متفاوت هستید. اگر چه ممكن است از برخی جهات كاستیهایی داشته باشید، ولی حتما در برخی مسائل دیگر از سایرین بالاترید. پس هر گاه در حال مقایسه خودتان با دیگران بودید دست نگه دارید و روی نقاط قوت و مثبت خود تمركز كنید.
حس حسادت خود را به سمت موضوعی مثبت منحرف كنید: حسادت یك حس بسیار قدرتمند است، به همین دلیل در برخی موارد حتی به قتل میانجامد. حسادت میتواند فرد را به حدی ضعیف كند كه او چارهای جز گریه كردن و ناامیدی نداشته باشد. به جای تمام این افكار منفی، هر گاه احساس حسادت كردید، بیدرنگ خود را كنترل و به احساس خود غلبه كنید و به انجام كاری مثبت مشغول شوید؛ مثلا آشپزی كنید. خانه را تمیز كنید و یا به گلها آب دهید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه