سلام وقتتون بخیر ، بنده خانمی 27 ساله هستم و در ماه پنجم باداری می باشم.از زمانی که مجرد بودم تصورم از خانواده آیندم همسرم و یک پسر بچه بود و اون رویا رو کلی تو ذهنم پروروندم. تا اینکه ازدواج کردم و باردار شدم و رویام پررنگ تر شد و هرروز با پسر بچه خیالی خودم مشغول بودم. اسمش رو هم میکائیل گذاشته بودم متاسفانه اطرافیان هم با تشخیص جنسیت مادربزرگانه می گفتند علائم کاملا به جنین پسر مربوط می شود. گاهی همسرم بهم میگفت انقد نگو پسر شاید دختر باشه ولی من با تمام وجودم احساس میکردم که جنین پسره. ماه چهارم سونوگرافی رفتم و انجا هم گفتند گرچه نمیشه دقیق گفت ولی گویا پسره. منم که مطمعن بودم برایم طبیعی بود و دیگه این مسئله در زندگیم جا افتاد که بزودی صاحب پسر بچه رویاهایم می شوم.
تا اینکه ماه پنجم (یک هفته پیش ) سونوگرافی رفتم و اونجا دکتر بطور قاطعانه ای گفت که جنین دختره حتی چندبار هم دوباره ازون خواستم که سونو رو انجام بده ایشون هم تکرار کردند و گفتند عزیزم من فقط یک دختر میبینم .
حالا من از هفته پیش حسابی دمقم و افسردگی شدید گرفتم تا شوهرم یا خواهرهام میگن دختر کوچولو چطوره؟ گریه میکنم. اصلا انگار اون پسر تو رویاهام واقعا وجود داشته و الان مرده یه جورایی انگار سقط جنین روانی برام پیش اومده.

خیلی دوس دارم با جنسیت دختر کنار بیام من فرد تحصیلکرده ای هستم اصلا برام دختر و پسر بودن مهم نیس ولی واقعا انگار غم بزرگی رو سینم حس می کنم :( جلوی آینه وایمیستم به خودم میگم تو دختر داری یک دختر خوشگل اما یکدفه گریم میگیره . دست خودم نیس. حسابی از این حالی که توش گیر کردم عصبانیم.
جنین کوچولو هم قبلا کلی خوشحال بود و لگد میزد اما ازون موقع خیلی کم تحرک شده طفلک انگاری حس کرده من ناراحتم.
تو رو خدا یک راهی جلوی پام بذارین که بتونم با واقعیت کنار بیام .
ممنون