سلام. کلافم خستم و سردرگم.8 ساله ازدواج کردم و در زندگی یک قدم هم به جلو بر نداشتم از نظر مالی خیلی ضرر ها کردم فقط به خاطر تصمیمات خود سر شوهرم و اعتماد بی حد و نصابش به دیگران همه چیزم را از دست داده ام در حال حاضر شوهرم بی کار است همه سر شوهرم کلاه می زارن ماشین پول پیش خانه و حتی طلاهایم را از دست داده ام و در حال حاضر در خانه ای که پدرم به من داده ساکنم سر کار می روم تا بتوان خرجم را بدهم نمی دانم چه کنو از شوهرم متنفر شده ام
خانواده اش هم کاری نمی کنند از پدرم هم شرمندم چون خیلی کمکمان کرد ولی شوهرم همه را بر باد داد مرگ برای من تنها راه آزادیست بگویید چه کنم؟