الزام به تمکین عام و خاص زوجه
سلام ، با عرض تبریک سال جدید
امروز 15 فروردین دادگاه الزام به تمکین زوجه را داشتم. مختصرا مواردی را توضیخ می دهم:
زوجه مرداد 95 به علت مشکلات منزل ترک کرد ، اظهارنامه تمکین زدم برگشت.
مجدد آبان 95 منزل را ترک کرد ، اظهارنامه تمکین زدم برگشت.
بار سوم آذر 95 زوجه من را با وسیله ای ضربه زد ، 110 خبر کردم ، شکایت ضرب و جرح کردم ولی زوجه را کتک نزدم ، زوجه هم از من شکایت جرح کرد ولی نمیدونم چگونه جرحی روی بدنش ایجاد کرد ، بهمن 95 دو نفری پرونده متقابل در دادگاه محکوم شدیم و من رضایت دادم و زوجه با حرف قاضی رضایت داد و حکم بر رضایت متقابل و عدم بررسی بر صحت پرونده صادر شد.
امروز در دادگاه تمکین مدارکی چون : تصویر 3 اظهارنامه ، تصاویر استشهادیه عدم حضور زوجه با امضا دو نفر اهالی ساختمان ، تصویر فیش های واریزی به حساب زوجه ، تصویر قولنامه و سند منزل مسکونی را به قاضی ارائه دادم که منزل مسکونی در فک رهن بانک مسکن است و سه دانگ طبق سند نکاح به نام زوجه زدم و سه دانگ دیگر به نام من است.
زوجه وکیل داشت و شکایت ضرب و جرح از سمت من را مطرح کرد و قاضی رای را که دید گفت: این که رضایت متقابل است. و از طرف وکیل زوجه یکسری موارد مثل نداشتن منزل مسکونی و دفاع زوجه در مقابل حمله زوج به قاضی ارائه شد.
سوالم این است : با توضیحات بالا و مدارک ارائه شده به نظر شما آیا حکم تمکین به نفع زوج صادر می شود یا زوجه ؟؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید
با سپاس
دوست عزیز تمام این موارد بستگی به نظر قاضی دادگاه داره که مدارک شمارو محکمه پسند بدونه … پس در این مورد با وکلای حاضر در واحد ارشاد و معاضدت قضایی دادگستری مشورت کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام
اگر دادخواست الزام به تمکین زوجه رد شود و مورد قبول واقع نشود و زوجه هم به منزل بر نگردد آیا میتوان مجدد دادخواست الزان به تمکین داد یا فقط یکبار این دادخواست را زوج میتواند بزند ؟؟؟
میتونید ولی الزامی به تمکین نداره نهایتا نفقه ایشون قطع میشه
زنم داخل خانه است ولی هیچ تمکینی ایشون نمیکند لطفا راهنمایی بفرمایید ممنونم
سوال اینجاست که مرد چگونه می تواند به دادگاه ثابت کند، زنش که با او زیر یک سقف زندگی می کند، ولی از او تمکین خاص و عام نمی کند؟
می دانیم که شارع مقدس، مقرراتی را پیرامون کیفیت روابط حقوقی میان افراد وضع کرده و هر یک از معتقدان به مکتب اسلام، باید خود را موظف به رعایت آن بدانند و منتظر دخالت محاکم در این زمینه نباشند.
در همین راستا، تمکینی که به عنوان پیش شرطی برای نفقه اعلام شده، در مرحله اول مرتبط با خود اشخاص است، یعنی اگر شوهری از همسر خود نشوزی مشاهده کرد، وجدان شرعی او در برابر پرداخت نکردن نفقه آسوده خواهد بود و خویش را در برابر پروردگار، خطاکار نخواهد پنداشت.
اما نسبت به مرحله بعد که اثبات عدم تمکین در دادگاه است، باید گفت که نظیر برخی موارد دیگری چون اثبات زنای منجر به حد، به دلیل آنکه تمکین امری کاملا خصوصی بوده و ارائه شاهد برای آن امکان پذیر نیست، اثبات عدم تمکین در دادگاه بسیار مشکل است و به سختی می توان دلیلی بر اثبات این موضوع ارائه کرد، مگر آنکه خود زن نزد دادگاه به عدم تمکین اقرار کرده و یا این موضوع را به اطلاع اشخاصی رسانده و آنها نیز در دادگاه بر علیه او شهادت دهند و یا اینکه قاضی با توجه به قرائن و شواهد پیرامونی و اظهارات طرفین، علم به عدم تمکین پیدا کند.
آنچه را که شما به عنوان دلیلی برای عدم تمکین بیان کرده اید، می تواند یکی از این قرائن و شواهد باشد که در نهایت این قاضی پرونده است که می تواند تصمیم لازم را در این زمینه گرفته و رأی متناسب را صادر نماید.
با توجه به اینکه دادگاه های خانواده متصدی بررسی چنین پرونده هایی می باشند، با یکی از آنان و یا مشاوران خانواده مشورتی داشته باشید تا اطلاعات بیشتری در این زمینه دریافت نمایید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸