سلام.مشکل من با دختر بزرگم هست.21 سالشه.از بچگی با پدرش مشکل داشت هیچ وقت نتونستن با هم ارتباط خوبی داشته باشن.دخترم از پدرش متنفره.اما مشکل بزرگتر اینجاست که متوجه شدم دخترم همزمان با چند تا پسر دوسته و این خیلی داغونم کرده.حتی با خوندن پنهانی پیامهاش متوجه شدم که به راحتی در مورد سکس و … هم با هم حرف میزنن .به راحتی به دوس پسرش خیانت می کنه.نمیدونم واقعا چکار کنم.بارها و بارها در این مورد باهاش حرف زدم و در مورد خیانت و ارتباطات نادرستش، دوستانه و حتی گاها عاجزانه باهاش حرف زدم.ولی بعدا می بینم هیچ تاثیری نداره و کار خودش رو می کنه.این در حالیه که من و پدرش تا حالا هیچ مشکل اخلاقی نداشتیم و واقعا سعی کردیم از نظر اخلاقی الگوی بچه هامون باشیم.ولی من دیگر به بن بست رسیدم.چند بار هم تهدید به فرار از خونه کرده.مشکل زمانی حادتر شده واسم که چند روز پیش فهمیدم داره با یکی از پسرها قرار ميذاره واسه س… .دنیا رو سرم خراب شده.دارم دیوانه میشم.البته اون نمیدونه که من دارم پیامهاش رو چک می کنم روی لبتابش وایبر داره و من از اونجا همه چیز رو می خونم.درمونده شدم.اگه بفهمه که من همه چیز رو خوندم که دیگر حیایی هم نمی مونه.ولی همین کارها باعث شده از چشمم بیفته .تو رو خدا کمکم کنید.خیلی به کمکتون نیاز دارم.من یک دختر کوچکتر 13 ساله هم دارم میترسم اون هم مثل خواهرش بشه.دارم از زندگی ناامید میشم.من یک معلم هستم.همیشه تو کارم موفق بودم اما از پس دخترم برنیومدم.کارم شده کنترل رفت و آمدهای دخترم که نکنه بره و خودش رو بدبخت کنه.این کارهاش باعث شده نسبت بهش حس بسیار بدی پیدا کنم و اون هم کاملا متوجه تغییر رفتار من شده.ولی چکار کنم.اصلا نميدونم چکار کنم.لطفا راهی بهم نشون بدین خواهش می کنم.زندگیم داره نابود ميشه. مخصوصا دختر کوچکم خیلی حساس و آسیب پذیره و از وضعیت خونه خیلی ناراحته.ازتون ممنون میشم من رو راهنمایی کنید.