بداخلاقی همسرم با خانواده من
سلام
شوهر من 5 سال و هر سال 1 بار به خاستگاری من آمد اما هر دفعه جواب رد شنید و اونم بخاطر نداشتن کار و شغل مناسب و اختلاف مذهبی بود
خانواده من تسنن هستن و خانواده او تشیع
هر دفعه هم که میومدن ، مادر من برای اینکه دیگر نیایند،میگفتن برای دخترم قبل ازدواج باید خانه به نامش کنی وگرنه نمیشه
هر دفعه هم خواهرش دعوای بدی راه مینداخت با مامانم
بلاخره با کلی التماس به مادرم موافق ازدواج ما شد. الا 4 ماهه ازدواج کردم و شوهرم میگه میخواد انتقام بگیره از خونوادم
میگه اونا تسنن هستن و ازشون بدم میاد ( من شیعه ام اما به تسنن احترام میذارم بخاطر مادرم. مادرم نمیدونه من شیعه ام)
شوهرم میگه مادرت حق نداره بهت زنگ بزنه،تو حق نداری بری خونشون، جواب تلفنای مادر و خواهرم را نمیدهد و رو ترش میکنه به اون ها.
با این حال هرچند که خواستم منم به مادرش توهین کنم اما نتونستم چون وجدانم نذاشت
مادرم کلی غصه میخورد وقتی بهش سر نزنم
آبرویم جلو خانواده میرود
الان فقط میگه 20 دقیقه میذارم بریم اما هیچی نمیخورم
دوست عزیز شما فقط با یک جنس مذکر ازدواج کردید و ربطی به مدذهب ایشون نداره چون کسی که واقعا” به دین و مذهبش پایبند باشه نمیتونه چنین کاری انجام بده …پس بهتره در این مورد رفتار و تذکر شما غیرمستقیم باشه … چون هر رفتاری میتونه ایشون رو حریص تر کنه … اگر در اول راه و عقد هستید بهتره در مورد ادامه این زندگی تصمیم گیری کنید … و گرنه راهی جز صبر و محبت کردن به خانواده ایشون نخواهید داشت .. تا اعتمادشون رو جلب کنید و بتونید از این طریق روی تصمیمات همسرتون تاثیرگذار باشید
عزیزم اینا همش بهونه است مگه اول دین و مذهب خانواده شما رو نمیدونستم که ۵ سال پا فشاری کرد