با سلام و عرض ادب
من حدود 9 ماهی هست که ازدواج کردم و همسرم نیز شاغل است. من مهندس هستم و درامد متوسط دارم و خانواده پدری ام نیز درآمد متوسط دارند. هنوز 6 ماهی از ازدواجمان نمی گذشت که متاسفانه تصادف کردیم و من که هنوز از زیر هزینه های سنگین عروسی در نیامده بودم با خسارت سنگین 15 میلیونی مواجه شدم. برای تامین این هزینه ها با همسرم صحبت کردم و اون حاظر بود تعدادی از سکه هایش را بفروشد و حدود 4 میلیون از هزینه را جبران کند. با صحبتهایی که با مدیر شرکتم داشتم از آنها درخواست 5 میلیون تومان وام کردم و گفتم که مجبور شدیم سکه های خانمم را بفرشیم. ایشان لطف کردن و برای اینکه ما مجبور به فروش سکه ها نشویم به ما 8 میلیون وام دادند. من این خبر را صادقانه به خانمم گفتم و گفتم که نیاز نیست همه سکه هایت رو بفروشی و فقط یکی از انها کافی است. همسرم هم قبول کرد اما متاسفانه با وجود اینکه چندین بار از ایشون درخواست کردم که اون سکه را به من بدهد تا بدهی هایم را بپردازم طفره می رود و احساس می کنم به این کار مایل نیست.
حال از یک طرف من خودم از اینکه خودم را بیش از این تحقیر کنم و بازم از اون تقاضا کنم متنفرم اما از طرف دیگر از بی تفاوتی همسرم در قبال این مشکل هم دلگیرم اینکه اون در این شرایط نسبت به شوهرش بی تفاوته و به پول بیش از زندگی مشترکش اهمیت می دهد من را ناراحت می کند.
پیش خودم حاضرم که از خیر کمک خانمم بگذرم و به هر سختی هم که شده خودم خسارت را جبران کنم اما به خاطر بی تفاوتی همسرم و اینکه در این شرایط سخت من را تنها گذاشته و حاضر به کمک نیست ازش دلخورم.
نمی دانم راجع به این بی تفاوتی اون و انتظاری که ازش داشتم با همسرم صحبت کنم یا نه؟ اگر باز هم به بی تفاوتی خودش ادامه بدهد و پول را بر زندگی مشترک و همسرش ترجیح بدهد چه کار کنم؟ با این زخمی که از این بی مهری اون بر دلم می ماند چه کنم؟ لطفا من را راهنمایی بفرمایید.