بی توجهی آقا به خانوم در منزل
با عرض سلام
من بیش از 6 ماه است که ازدواج کردم. همسرم مرد خوبی است. ولی از نظر نیاز به برقراری ارتباط با هم تفاوت زیادی داریم. من همواره دوست دارم در کنار او باشم و مورد توجه او قرار بگیرم. البته من شاغل هم هستم و این احساس نیاز در حد طبیعی است که وقتی از سرکار می اییم با هم باشیم. ولی همسرم بعد از اینکه از سرکار می آید در حد چند دقیقه در کنار من می نشیند و بعد شروع به کتاب خواندن می کند و انگار نه انگار که من هنوز دوست دارم با او باشم. من در ابتدا این مساله را مطرح کردم ولی خوب تغییری ندیدم. الان دیگر سعی میکنم به خواسته اش احترام بگذارم و من در یک اتاق می نشینم و کارهای را میکنم و او نیز در اتاق دیگری مطالعه میکند ولی اصلا از این وضعیت راضی نیستم و احساس نیاز بیشتری میکنم مطرح کردن این مساله برای بار دو بسیار برایم سخت است چون فکر میکنم به قدر کافی کوچک شده ام و اگر دوباره بگویم خیال میکند خیلی زن وابسته ای هستم. البته از نظر روابط جنسی نیز او از من سردتر است. به یک بار در هفته یا حتی کمتر راضی است در حالی که من بیشتر نیاز دارم. کمی احساس افسردگی دارم. چه کار باید کرد؟
وقتی که مردی استرس و دل مشغولی داشته باشه اولین واکنشی که در برخورد با مشکلش نشون میده اینه که حتی الامکان از ابراز احساسات و توجه همیشگیش کم میشه. این ویژگی ذاتی مردان هست که خیلی اوقات باعث ناراحتی و رنجش همسرشون میشه. درحالیکه در این شرایط خانوم ها باید کمی حواسشون جمع تر باشه و شرایط رو درک کنن و در واقع خوب بتونن محیط خونه رو مدیریت کنن. در این مطلب به این موضوع و چگونگی برخورد با اون میپردازیم.
چرا شوهرم به من بی توجه شده؟
همونطور که گفتیم از اونجایی که عموما مردان بیشترین سنگینی و مسئولیت زندگی رو بر عهده دارن گاهی در برخورد با مشکلات و یا دل مشغولی های روزمره و برای پیدا کردن راه حل به زبون خودمونی توی لاک خودشون میرن که گاهی برای ما خانوم ها سو تفاهم رو به دنبال داره. از اونجایی که زنان ذاتا ارتباط گرا هستن و مردان در مواجهه با مواردی که بالا گفتیم از ابراز احساساتشون کاسته میشه و حتی به طور غیر ارادی توجهشون به محیط اطراف و شاید همسرشون کم میشه رنجش هایی به وجود میاد که باعث متشنج شدن زندگیشون میشه.
ه علت همون ارتباط گرایی ذاتی که بالا گفتم وقتی خانومی با ارتباطات کلامی نصف و نیمه همسرش مواجه میشه و یا عدم توجهش رو میبینه چون زن به نیازش نمیرسه شوهرش رو متهم به خاموشی و گوشه گیری ارادی میکنه و براش این سو تفاهم پیش میاد که گوشه گیری مرد به دلیل بی مهری و بی عشقی هست و به عبارتی فکر میکنه که همسرش دیگه دوسش نداره وگرنه باید بیش از این بهش نزدیک شده و توجه میکرد.
علت این توقع که زن از شوهرش داره اینه که وقتی خانومی دچار استرس و یا درگیر مشکلاتی میشه بیشتر از اونکه توجهش رو بیشتر معطوف به خودش کنه سعی میکنه بیشتر به اطرافیان توجه کنه و همه سعیش بر این میشه که نیازهای اطرافیانش رو برطرف کنه، این در حالی هست که مرد ها بعلت یک بعدی نگری ذاتیشون برعکس زنان نمیتونن همه جانبه نگر باشن.
نکته مهمی که باید ما خانوم ها بهش توجه کنیم اینه که ارتباط گریزی مردان هرگز به دلیل بروز مشکلات به محیط به محیط خونه و همسرشون نیست و البته این کار رو به طور خودکار برای محافظت بیشتر از آرامش درونیشون انجام میدن و از اونجایی که حل مشکلات احتیاج به واقع نگری داره از کارکرد احساسی مرد کاسته میشه.
این رو هم باید بدونیم که مردها معمولا آرامش خودشون رو از توانایی های کاری و ملموسشون کسب میکنن بطوریکه اگه نتونن مشکلات حوزه کاریشون رو حل کنن هرگز نمیتونن از تعادل روحی برخوردار بشن.
پس خانوم ها هرگز نباید این رفتار های همسرشون رو مرتبط با کیفیات زناشویی و زندگی مشترکشون بدونن چراکه با این سوتفاهم بستر مشکلات و واکنش های منفی بعدی فراهم میشه و آرامش زندگی به همین راحتی بر هم میخوره. و باید یادمون باشه که این ما خانوم ها هستیم که مسئول آرامش محیط خانه و زندگیمون هستیم و آقایون خیلی نمیتونن این مسائل رو مدیریت کنن.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام.من و همسرم ٧سال كه ازدواج كرديم و ٢فرزند داريم.به طور مالي مشكلي نداريم اما از لحاظ رفتاري زياد.به نظر من همسرم فقط ازدواج كرده كه از لحاظ جنسي تامين بشه چون احساسات منو درك نميكنه فقط زمانهايي كه نياز جنسي داره منو در اغوش ميگيره در غير اينصورت من پرستار بچه ها و نظافتچي هستم،سوالي كه برام پيش اومده اينكه كه در حالي كه من از ايشون ناراحتم و دلم ازشون شكسته چطور ميتونم به نياز جنسي ايشون پاسخ بدم.اگر پاسخ بدم خودم حالت انزجار دارم و پاسخ نميدم ايشون ناراحت ميشن و از من دورتر اصلا نميپرسن چرا ناراحتي.بايد چيكار كنم در اين مورد يا اصلا چيكار كنم كه ديده بشم؟بهش حرفي نميزنم اما با ديدن بي توجهي اش هر روز حالم بدتر ميشه كه صبر ميكنه تا ناراحتيامو فراموش كنم.وقتي ام حرف ميزنم انگار گوشش پر شده و هيچ واكنشي نشون نميده.چيكار كنم?????لطفا منو راهنمايي كنيد
اولا باید بدانید قسمت اعظم هدف ازدواج مردان تامین نیاز جنسیه ولی در کنار این موضوع داشتن تفاهم و توجه میتونه باعث آرامش در زندگی مشترک شود
وقتی که مردی استرس و دل مشغولی داشته باشه اولین واکنشی که در برخورد با مشکلش نشون میده اینه که حتی الامکان از ابراز احساسات و توجه همیشگیش کم میشه. این ویژگی ذاتی مردان هست که خیلی اوقات باعث ناراحتی و رنجش همسرشون میشه. درحالیکه در این شرایط خانوم ها باید کمی حواسشون جمع تر باشه و شرایط رو درک کنن و در واقع خوب بتونن محیط خونه رو مدیریت کنن. در این مطلب به این موضوع و چگونگی برخورد با اون میپردازیم.
چرا شوهرم به من بی توجه شده؟
همونطور که گفتیم از اونجایی که عموما مردان بیشترین سنگینی و مسئولیت زندگی رو بر عهده دارن گاهی در برخورد با مشکلات و یا دل مشغولی های روزمره و برای پیدا کردن راه حل به زبون خودمونی توی لاک خودشون میرن که گاهی برای ما خانوم ها سو تفاهم رو به دنبال داره. از اونجایی که زنان ذاتا ارتباط گرا هستن و مردان در مواجهه با مواردی که بالا گفتیم از ابراز احساساتشون کاسته میشه و حتی به طور غیر ارادی توجهشون به محیط اطراف و شاید همسرشون کم میشه رنجش هایی به وجود میاد که باعث متشنج شدن زندگیشون میشه.
همسرم دوستم نداره؟
به علت همون ارتباط گرایی ذاتی که بالا گفتم وقتی خانومی با ارتباطات کلامی نصف و نیمه همسرش مواجه میشه و یا عدم توجهش رو میبینه چون زن به نیازش نمیرسه شوهرش رو متهم به خاموشی و گوشه گیری ارادی میکنه و براش این سو تفاهم پیش میاد که گوشه گیری مرد به دلیل بی مهری و بی عشقی هست و به عبارتی فکر میکنه که همسرش دیگه دوسش نداره وگرنه باید بیش از این بهش نزدیک شده و توجه میکرد.
علت انتظارات زن
علت این توقع که زن از شوهرش داره اینه که وقتی خانومی دچار استرس و یا درگیر مشکلاتی میشه بیشتر از اونکه توجهش رو بیشتر معطوف به خودش کنه سعی میکنه بیشتر به اطرافیان توجه کنه و همه سعیش بر این میشه که نیازهای اطرافیانش رو برطرف کنه، این در حالی هست که مرد ها بعلت یک بعدی نگری ذاتیشون برعکس زنان نمیتونن همه جانبه نگر باشن.
باید به تفاوت های جنسیتی توجه کرد
نکته مهمی که باید ما خانوم ها بهش توجه کنیم اینه که ارتباط گریزی مردان هرگز به دلیل بروز مشکلات به محیط به محیط خونه و همسرشون نیست و البته این کار رو به طور خودکار برای محافظت بیشتر از آرامش درونیشون انجام میدن و از اونجایی که حل مشکلات احتیاج به واقع نگری داره از کارکرد احساسی مرد کاسته میشه.
این رو هم باید بدونیم که مردها معمولا آرامش خودشون رو از توانایی های کاری و ملموسشون کسب میکنن بطوریکه اگه نتونن مشکلات حوزه کاریشون رو حل کنن هرگز نمیتونن از تعادل روحی برخوردار بشن.
پس خانوم ها هرگز نباید این رفتار های همسرشون رو مرتبط با کیفیات زناشویی و زندگی مشترکشون بدونن چراکه با این سوتفاهم بستر مشکلات و واکنش های منفی بعدی فراهم میشه و آرامش زندگی به همین راحتی بر هم میخوره. و باید یادمون باشه که این ما خانوم ها هستیم که مسئول آرامش محیط خانه و زندگیمون هستیم و آقایون خیلی نمیتونن این مسائل رو مدیریت کنن.