بی علاقگی به زندگی
با سلام و خسته نباشید
دختری25 ساله هستم. از زندگی خسته ام انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم کارهایی که یه زمانی شادم میکردن هم تغییری تو حالم ایجاد نمیکنن. آدم تنهایی هستم و با اینکه دوست کم ندارم بیشتر وقتا حوصله هیچکدومشونو ندارم و طبعا ناخواسته یا خواسته رفتاری میکنم که ازم دور میشن. از این سردر گمی خسته شدم نه تحمل تنهایی دارم، نه میتونم بقیه رو تحمل کنم. تا به حال رابطه عاطفی نداشتم و هرنوع درخواست آشنایی رو رد کردم.از دوران بچگی گوشه گیر و خجالتی بودم تا حدودی هنوزم هستم .وقتی اطرافم شلوغ هست هم احساس تنهایی میکنم یه وقتایی که با دوستم بیرون رفتم و حتی بهم خوش گذشته یکدفعه و بی دلیل خیلی ناراحت میشم و احساس تنهایی بهم فشار میاره.
بی حوصلگیم باعث شده هم خودم هم خانوادم کلافه بشن حتی پایان نامه ی کارشناسیم رو دو ساله کنار گذاشتم و انجام نمیدم (بگذریم از سرکوفت هایی که به خاطر این کارهام میشنوم) طرف هر کاری میرم نصفه نیمه رهاش میکنم و حوصله ندارم به سرانجام برسونمش. دوست دارم سر کار برم اما به خاطر این وضعیت راه به جایی نمیبرم. احساس سربار بودن میکنم همیشه با خودم فکر میکنم کاش بخوابم و دیگه بیدار نشم ،کاش به دنیا نیومده بودم به خودکشی خیلی فکر کردم اما جرئتشو ندارم.
این حالت ها رو از حدود ده سال پیش دارم اما هیچ وقت به این شدت نبودن به من پیشنهاد کردن که پیش روانشناس برم ولی شاید باورتون نشه حوصله حرف زدن از مشکلاتم رو هم ندارم!ممنون میشم راهنماییم کنید
با سپاس از وقتی که برای خوندن حرفام گذاشتید.
با سلام خدمت شما
نشانه ها و علائمی که عنوان می کنید می توانید پایه جسمانی داشته باشد . لازم است به روانشناس مراجعه کنید و اگر هم لازم باشد از دارو استفاده کنید آنچه مسلم است اینکه مشکلی یا بیماری مطرح است اما نحوی برخود شما از ده سال پیش تا کنون با این مشکل نیز مسئله است . شما ۲۵ ساله هستید اما همیشه در این سنین نمی مانید و باید وقت را غنیمت بشمرید و به فکر راه حل باشید زیرا اگر به همین منوال ادامه بدهید در آینده این مسئله شاید نتواند به این راحتی حل شود . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند یاریتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام. من دختری ۱۵ساله هستم. من از هر لحاظی که بگین تنهام.من و خانوادم تهران زندگی میکنیم و از تمامی فامیل هامون دور هستیم. خانواده پدریم فرانسه زندگی میکنن،خانواده مادریمم بوشهر. اوضاع مالی ما واقعا خرابه و این خونه ای که توش هستیم اجاره ای و مادرم برای اینکه اجاره کم بدیم پرستاری پیرزن صاحب خونمون رو میکنه. خلاصه بابامم اخلاقش جوریه که هیچ اهمیتی به روحیه ما نمیده.اصلا مسافرت نمیریم. سال تا سال خونه ی هیچ کدوم از فامیلای نزدیکمون نمیریم. زندگی من شده مدرسه و خونه. توی ارتباطام با بچه های مدرسه دچار مشکل شدم. زنگای تفریح تنها میرم. خیلی غمگینم. زندگیم واقعا بی معنی شده. دلم میخواد کنار فامیلامون باشم. هر از گاهی بی دلیل گریه میکنم. خیلی تنهام.چه کار کنم؟!
بهترین راه حل اینه که روی درستون متمرکز بشید تا بتونید خودتون رو از این رکود بیرون بیارید و زندگی باب میلتون رو بسازید ولی خواهشا” مواظب باشید تنهایی شمارو به سمت روابط عاطفی پوچ امروزی نکشونه تا با قدرت به هدفتون برسید … در این مورد با افراد قابل اعتماد در فامیل صحبت کنید تا بتونن وساطتی در این مورد بکنن
با سلام من دوساله که ازدواج کردم اما متاسفانه شوهرم بداخلاق و پرخاشگره سرهر مساله ای پرخاش میکنه.بااین ک خیلی بهش اعتماد داشتم چند وقته پیش متوجه پیامکاش بادختر عموش ک اونم متاهله شدم اما گردن نگرفت.بااین که تا حالی چنین رفتاری از من ندیده اما شدیدا سر رفت وامدم منو اذیت میکنه حتی خونه مادرم.تو زندگی اصلا قدرت تصمیم گیری نداره برای هر چیز از خانوادش اجازه میگیره این مساله به شدت منو اذیت میکنه.دیگه خسته شدم.لطفا راهنمایی کنید
رفتار با شوهر بداخلاق، کار سادهای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه میدارند و با گریستن آن را نشان میدهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیکترین فرد به شوهرش میباشد.
خشمی که از طرف شوهرتان سر میزند، مستقیماً شما را هدف قرار نمیدهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد میکند، باعث میگردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.
استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی میکند. میتوانید به همسرتان بگویید که با اینکه میدانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشوییتان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفتوگو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.
۶ نکته برای آرام کردن شوهران خشمگین
۱ – نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر میکنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان میشود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.
۲ – عصبانیت به آسیبهای فیزیکی و عاطفی میانجامد. با شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راههایی برای درک و حمایت او بیابید.
۳ – شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجهای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.
۴ – طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما میتوانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفتوگو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفتوگو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.
۵ – شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر میکند. در ضمن شنونده خوبی باشید.
۶ – اگر متوجه شدهاید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی میشود، میتوانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامههای مدیریت خشم نماید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
با سلام
خانم ۲۵ ساله ای هستم که مدت ۵ ماهه ازدواج کردم. خدا رو شکر شوهر اروم و مهربونی دارم. من همزمان هم مشغول پایان نامه کارشناسی ارشدم بودم و هم ازدواج کردم. خیلی مشغول درس بودم و تحت فشار تا اینکه دفاع کردم و تا چند روز خیلی شاد بودم. قبل از دفاع یه مقداری بی حوصله بودم و احتمال میدادم بخاطر فشار درس هست.
حدود ۳ ماه میشه دفاعم تموم شده و هر روز دارم بیشتر بهانه گیری میکنم. احساس میکنم خستم.حتی شوهرم منو مسافرت برد تا اب و هوام عوض شه ولی تاثیری نداشت. همش احساس میکنم داره در حقم ظلم میشه. هر کجا رو نگاه میکنم میبینم با پارتی بازی و مدارک پایین دارن میرن سر کار.اون وقت من با ارشد موندم خونه. خیلی بهم فشار میاد. این فشار هم تو زندگیم تاثیر گذاشته. قبلا که شوهرم میومد خونه شاد بودم و به استقبالش میرفتم ولی الان دیگه اصلا نگاهش هم نمیکنم. البته مشکلات دیگه ای هم هست. مادرشوهرم خیلی اذیتم میکنه.فتنه میندازه تو زندگیم. وقتی هم که یه مقدار خودم ارومم اون زندگیم رو بهم میریزه. بعد از فتنه های اون من بدبخت تو خونم دعواست. کلا از شرایط خسته شدم.نمیدونم افسردگی دارم میگیرم. فقط میدونم دیگه حوصله ندارم……
یک زن بهانه گیر برای شوهرش بسیار رنج آور و آزار دهنده خواهد بود . در بسیاری از موارد بهانه گیری های بی مورد و زیاده از حد زن باعث دوری مرد از خانه، دروغگویی و یا حتی در برخی از موارد داد و فریاد و بداخلاقی مفرط وی می شود. زنان بهانه گیر نه تنها زندگی زناشویی خود را ویران می کنند بلکه زندگی فرزندان خود را تحت تاثیر قرار می دهند.
توجه داشته باشید که در چنین شرایطی به جای بروز واکنشهای هیجانی، موثرترین پاسخ های مقابله ای، کمک گرفتن از دیگران، انتقال احساسات، انجام اقدام منطقی، پند گرفتن از تجارب، استفاده از حس شوخ طبعی، حفظ ایمان و کنترل احساسات منفی و … است برای مقابله موفقیت آمیز با چالش های زندگی، آگاهی شما از شیوه شخصیتی و نوع برخوردتان با مسائل کمک کننده است. زیرا شیوه های شخصیتی با چگونگی برداشت یک فرد از اطراف و نحوه واکنش او با رویدادهای فشارزا ارتباط تنگاتنگ دارد.
البته درست است که در این مقاله در مورد بهانه گیری و غر زدن در زنان صحبت شده است اما ذکر این نکته ضروری است که غرزدن تابعی از وضعیت اجتماعی است تا ویژگیهای وابسته به جنسیت، بنابراین نمی توان گفت که غرغر کردن در زنان بیشتر به چشم می خورد و صد البته که در آقایان هم وجود دارد اما گاه در برخی شرایط زنان و کودکان بعلت ناتوانی و قدرت کمتر در بیان خواسته هایشان، بیشتر غرغر می کنند.
در بسیاری از موارد بهانه گیری های بی مورد و زیاده از حد زن باعث دوری مرد از خانه، دروغگویی و یا حتی در برخی از موارد داد و فریاد و بداخلاقی مفرط وی می شود.
در ادامه این یادداشت پیشنهاداتی برای شما داریم تا یک زن بهانه گیر(غرغرو) نباشید:
– به جای بهانه گیری با همسرتان صحبت کنید.
قبل ازشروع بهانه گیری و یا شکایت کردن ، با همسرتان بنشینید و سعی کنید مشکلات و دلگیری های خود را با او در میان بگذارید. برای او توضیح دهید که چرا از او شاکی هستید و چرا احساس عصبانیت می کنید. به احتمال زیاد همسرتان نمی داند در ذهن شما چه می گذرد لذا تا زمانی که زبان به سخن نگشایید، او متوجه مشکل شما نخواهد شد.
– زمانی که همسرتان خوشحال است، شروع به بهانه گیری نکنید.
برای عنوان کردن شکایات خود زمان مناسبی را انتخاب کنید. صحبت کردن در زمانهایی که شوهرتان مشغول تماشای یک بازی حساس فوتبال است و یا در حال انجام امور شغلی خود است و … نمی تواند به شما توجه لازم را مبذول دارد و همین حالت نیز بیشتر هیزم در آتش خشم شما خواهد ریخت. لذا کمی صبر کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید تا همسرتان تمرکز لازم را بر گفته های شما داشته باشد.
– به همسرتان فرصت استراحت و آرامش دهید.
متاسفانه برخی از زنان به محض ورود همسرشان به منزل ، شروع به ارایه خبرهای بد و ناراحت کننده(مانند آزار و اذیت بچه ها، کارهای سنگین خانه، سرکشی صاحبخانه و افزایش اجاره منزل و …) می پردازند و در حالی که مرد هنوز خستگی های یک روز کاری را از سر نگذرانده، باید با کوهی از مشکلات که همسرش در پیش روی او قرار داده مواجه شود. بنابراین به محض ورود همسرتان به منزل شروع به شکایت و اخم کردن نکنید. این ، بدترین زمان برای صحبت کردن در مورد مشکلات است. اجازه دهید او آرامش خود را کسب کند و وقتی خلق و خوی او به وضع طبیعی در آمد، در فرصت مناسب با هم صحبت کنید.
– در برابر جمع و یا حتی در حضور فرزندان به انتقاد از شوهرتان نپردازید.
خیابان، مهمانی ، سر سفره غذا و .. هرگز مکانهای خوبی برای بحث و جدل نیستند.
– برای همسرتان هدیه بگیرید.
همه انسانها هدیه گرفتن را دوست دارند، برای همسرتان هر از چند گاهی هدیه ای تهیه کرده و او را خوشحال کنید و سپس با او به گفتگو و صحبت بپردازید.
– گاهی هم سکوت کنید.
گاهی اوقات سکوت بهترین پاسخ است. همیشه عصبانی شدن، داد و فریاد زدن، شکایت کردن و بهانه گیری به شما کمک نمی کند. شاید برخی از اوقات لازم باشد سکوت کنید و در برابر اشتباه همسرتان حرفی نزنید تا احساس گناه را در وی تشدید نکرده و یا او را شرمنده نکنید.
زندگی زناشویی فعلی شما محصول و بازتاب رفتارهایی است که در قبال همسرتان انتخاب می کنید. لذا چه از ارتباط زناشویی تان راضی باشید و چه ناراضی باشید، کیفیت رابطه زناشویی فعلی شما محصول تصمیماتی است که گرفته اید بنابراین تصمیم بگیرید در برابر آنچه که باب میل شما نیست واکنش هیجانی نداده و سعی کنید با استفاده از روشهای منطقی در صدد حل مشکل خود برآیید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲