سلام
تجربه بدی در گذشته دارم که این موضوع را در ذهنم مسجل کرده که زن ها بنا به مصلحت فریبکار و دروغگو هستن. الان نامزد کردم و مشکلاتی در خانواده نامزدم از جمله اعتیاد و طلاق وجود دارد که البته او اول آشنایی صادقانه با من در میان گذاشت و من از روی علاقه یجور با این مسایل کنار اومدم. با اینکه از خیلی لحاظ با هم سازگاریم اما بعضی وقتها احساس فریب خوردن بهم دست میده جوری که رابطه رو بهم میزنم. اینکه نکنه وضع خونوادش از این که گفته بدتر باشه، با اینکه درباره خانواده شان تحقیق کردم و مشکلی نداشتند اما باز این فکر به سراغم میاد که از روی احساسات دارم فریب میخورم با اینکه مشهورم به اینکه ادم سخت گیر و منطقی هستم. نامزدم رو خیلی دوست دارم و شرایط خودم برای ازدواج خیلی مناسبه. نمیدونم مشکل کار کجاست؟ آیا وسواس بیخود دارم؟ یا واقعا دارم تصمیم اشتباه می گیریم؟ آیا شک هام به زندگی آینده م لطمه میزنه؟