خانمي ٣٥ سالم با دو بار سابقه ازدواج ناموفق با أفراد شياد ، كارمندم و دانشجوي دكتري ،محجبه أم ، ظاهر و اندام زيباي دارم و ده سال كوچكتر از سنم نشان مي دهم دي ماه سال گذشته يكي از همكلاسان آقا كه بسيار جنتلمن وار رفتار مينمودند و در همه كارها كمك حالم بودند نزديك تر شده و إبراز علاقه و خواستگاري و…و عنوان كردند كه متاهلند و همسرشان بيمار است و از رفاه و آسايش كامل برخوردار بوده و فرزندانشان را نيز بزرگ كرده اند و خانواده كاري به كار ايشان ندارند و چند بار در اين مورد با آنها صحبت كرده اند من هم كه تخت نيازهاي شديد عاطفي روحي رواني جنسي مالي و..بدنبال يك تكيه گاه در زندگي بودم پذيرفتم و با تلاش خانواده را متقاعد ساختم ايشان نيز با وعده هاي رنگارنگ و وسوسه انگيز بسياري و با مهارت هاي كلامي(استاد دانشگاه ،سخنران بوده اند و پست هاي حساسي داشته اند) جواب مثبت را گرفتند و قرار شد طَي يكمآه با فروش يكي از مستغلات و..خانه ي دربستي چند واحدي بخرند و..و من را به همراه خانواده پدري أم آنجا اسكان دهند تا زمانهايي كه نتوانستند بيايند خيالشان راحت باشد اوايل هداياي گران قيمت بيرون رفتنها و.. تا اينكه اين رفتارهايشان كمرنگ شد و باعث اعتراض خانواده ولي من كه خوش بين و مثبت انديش بودم دعوت به آرامششان مي كردم ،حالا بعد گذشت ٥ ماه وعده و وعيد ها به دوهفته يكبار بيرون ديدن با اصرار و التماس از طرف من ،ماهي ١٠٠تومن پول تو جيبي و نهايتا چندين بار تهديد به طلاق از طرف ايشان تبديل شده ، ضمنا هنوز برايم سرويس طلا هم نگرفته اند ،خانواده شان هنوز در جريان نيستند ،به اصرار من چند بار اقدام به بارداري شده كه براثر تهديدها و اضطرابهايي كه وارد نموده اند و بي توجهي هايشان سقط شده ،همه فأميل و در و همسايه و محل كار و ..من در جريان هستند ولي ايشان جز خدايشان كسي نمي داند ،ما ترك هستيم و رسم نداريم دختر عقد كرده بماند آنهم در شرايط من ولي ايشان با علم به اين كاملا از خود سلب مسؤلين كرده و وقتي حرفش را ميزنم ميگويند هنوز شرايط مالي فراهم نيست و تهديد به جدايي ميكنند ،ضمنا ١٩سال هم از من بزرگترند ولي خيلي به خودشان مي رسند ،همسر و فرزندان خود را بسيار عزيز و محترم ميدارند و شديدا در قبالشان احساس مسوليت دارند ولي مدام تهديد ميكنند كه اگو خانواده من در مورد رابطه ما بخواهند حرفي بزنند همه چيز را تمام مي كنند

من بسيار قربان صدقه شان ميروم و احترام ميگذارم مثل اول رابطه كه احساس تغيير نكنند و خانواده أم نسبت به رفتارم معارضته خواهش ميكنم كمك كنيد