تغییر رفتار شوهرم بعد از عقد
با سلام
دختری هستم 24ساله حدود6 ماه نامزد بودم و 6ماه هم هست که عقد کردم توی اون 6ماه نامزدی یه شناخت نسبی نسبت به همسرم پیدا کردم با توجه به اینکه خواستگارای زیادی داشتم بعد از 13 سال جست وجو کردن بلاخره کسی رو پیدا کردم که از نظر فکری هم سطح خودم بوداین رو هم بگم که عاشقش نشدم فقط به خاطر طرز فکرش گفتم می تونیم با هم کنار بیایم من به شخصه ادمی هستم که رفتاربیشتر جذبم می کنه تا گفتار و سریع به کسی دل نمی بندم . توی دوران نامزدی مشکل آنچنانی نداشتیم و همه چیز به خیر وخوبی تموم شد تا اینکه عقد کردیم ماه اول خوب بود ولی از ماه 2 مشکلاتمون شروع شد بیخودی گیرهایی می داد که واقعا هرکی می شنید خنده اش می گرفت تازه مصمم بود که باید حل بشه و خودش را ادم منطقی می دونه تا این اواخر که هفته ای 1 مشکل داشتیم که مشکل اخریمون سر این بود که من باید امروز برم خونه شون هرچی گفت قبول نکردم اخه تازه 2 روز بود که اونجا نرفته بودم زیاد خوشم نمیاد باعث اذیت بقیه بشم به خودشم گفته بودم خلاصه کلی اصرار کرد تا قبول کردم بعدکه با مامانم مطرح کردم شب برم گفت نه یه شب دیگه برو خب منم به شوهرم پیام دادم وگفتم نمیشه بیا م اشتباهم این بود که واقعیت رو گفتم و گفتم مامان اجازه نمیده واین هم شد سبب بحث جدید ولی این رو بگم مامانم گفت بیاین برید بیرون ولی قبول نکرد تازه بحث رو بزرگ کرد تا حدی که 2 خانواده متوجه شدن و کلی مسخرمون کردن به نظر خودمم مسخره بود خلاصه شوهرم با مامانم حرفش شد و هر دو از هم ناراحت شدن .خلاصه پدرشوهرم به شوهرم گفته بود این مشکلا مال اینکه زیاد میری اونجا کمتر برو تا ارج پیدا کنی اونم همین کار رو کرد اختلافا بزرگ شد وقتی رفتیم با هم حرف بزنیم اصلا بهم نگاه هم نمی کرد تازه توی اختلافاتی که داریم اون بیشتر مغرور میشه و همش منو مقصرمیدونه که تو به خانواده ات گفتی با وجودی که خودش مطرح کرد اصلا رفتارش مثل سابق نیست خیلی تغییر کرده گاهی اوقات حرفاش ضدونقیص هم هست اما به روی خودم نمیارم هرچند میدونه ازدروغ بدم میاد اصلا اهل درد و دل نیست تازه اگه حرفی بهش زدم باید بگم به کسی نگه . هیچ وقت اشتباهاتش رو قبول نمی کنه و فقط میگه منو تایید کن. از لحاظ عاطفی هم دارم به مشکل بر می خورم خودم ادمی هستم که از نظر عاطفی توی خانواده تامیینم ولی وقتی ازدواج میکنیم دنبال یه محبت از جنس خاصتر هستیم که متاسفانه با این مشکلات کم شده .از نظر مزاجی هم هر 2 گرم هستیم من زیاد احساس نیاز می کنم شوهرمم میگه منم همین طورم و همیشه آماده ام تو فقط بهم بگو خب شاید 1الی 2 بار مشکلی نباشه ولی اینکه هر بار بخوام من بگم نیاز دارم سنجیده نیست میگن زن اهل نازه و مرد اهل نیاز هرچند اینطورم نیستم که بخوام ناز کنم ولی از لحاظ جنسی مشکلی نداریم و به راحتی می تونیم هم دیگه رو راضی کنیم همیشه بعدازرابطه خوبتر میشه اخلاقش ولی فقط 1 روز دوام داره . خیلی وقتا نیاز به اغوشش رو دارم ولی دریغ ….. فقط زمان رابطه می تونم تو اغوشش باشم .قبلا از لحاظ مالی هر اتفاقی بود میگفت ولی الان اینطور نیست . نمیدونم چرا ولی از همون ابتدای عقد حس کردم رابطه مون سرده و یه چیزی کم داره ولی الان می بینم خیلی چیزا کمه وقتی به شوهرم گفتم گفت به نظرمن همه چیز اوکیه ولی برا من نه حالا سوالم اینه مشکل از منه یا از شوهرم چرا ما نمی تونیم مثل بقیه زوج ها باشیم باید چکار کنم تا اوضاعم بهتر بشه تمام این حرفا رو به شوهرم گفتم ولی انگار نه انگارالانم کارش رو زیاد کرده که کمترمنو ببینه و بیاد خونمون تکلیف من چیه بازم بهش ابراز احساسات کنم تقریبا مثل مهمونا شدم که فقط یه سر بهم میزنه و میره بخدا خسته شدم
دوست عزیز تمام این مشکلات با گفتگو قابل حل و فصل شدنه … ولی بهتره این گفتگو از طرف فرد سوم و بی طرفی مثل یک مشاور باشه تا بتونید از این لجاجت ورزیدن خودتون رو دور کنید …ایشون باید درک کنه اگر زندگی بخواد بر این پایه ادامه پیدا کنه هیچ مزیتی نداره و شما در واقع خودتون رو با وجود هم شنکجه میدید …
هدف از ازدواج هم جز به ارامش رسیدن نیست پس باید بتونید تا در ابتدای زندگی هستید تکلیفتون رو روشن کنید
صحبت های شما کاملا درسته ولی مشکلی که دارم اینکه قبلا هر مشکلی پیش میومد می گفت بریم مشاوره منم قبول می کردم ولی بعد که حل میشد بی خیال رفتن میشدیم اما الان مصمم شدم که برم پیش مشاور و با شوهرم مطرح کردم که نیاز به مشاور داریم ولی در کمال تعجب دیدم مخالفه رفتن هست و میگه خودمون حلش می کنیم مشاور هم کسی هست با دیدگاه خودش هر کسی یه سلیقه ای داره و نمیشه به حرفشون گوش کرد با این وجود اصرار دارم برم ولی می ترسم دیدگاهش همین طور بمونه و مشاور هم اثری نداشته باشه
دوست عزیز مشاور به عنوان فردی اگاه و با تجربه های کاری مختلف و بعنوان یک واسطه قراره بین شما رفتار کنه … گفتگوی با مشاورروانشناس مجرب میتونه نشون بده طرف مقابل دروغ میگه یا داره با صداقت صحبت میکنه …
پس تمام انتظارات خودتون رو روی ورقه ای بنویسید و در موردش با همسرتون مذاکره کنید … هیچ چیزی جز به گفتگو کردن نمیتونه شمارو به هم نزدیک کنه …
عزیزم بیشتر مردا وقتی روی دنده لج میفتن همین مرض رو میگیرن … کمی باید بی محلشون کنید تا از این لوس بودنشون کم بشه … هر چقدر میری طرف مرد ازت بیشتر فاصله میگیره
همین راه رو هم پیش گرفتم ولی نتیجه برعکس داد اون بیشتر فاصله گرفت در صورتی که می گه خیلی دوست دارم
عزیزم بزرگترین اشتباه ما اینه که فک میکنیم بقیه بدون مشکل زندگی میکنن.
منم به شخصه انتظار توجه و محبت بیشتری از همسرم دارم ولی خب اون یه مرد و جنس محبت کردنش به چشم من نمیاد.من فک میکنم تو یه شرایط خیلی مناسب و با آرامش راجب تک تک مشکلاتت باهاش حرف بزن و از ایشون بپرس نقطه قوت و ضعفه بودن با شما براش چیه
نه اصلا این فکر رو نمی کنم اتفاقا هر موقه مشکلی پیش میاد یه سر به وب سایتا می زنم و می بینم بدتر از مشکلای ما هم مشکل هست حتی دنبال راه حلاشونم میرم البته تو مشکل خودمم همین کاررو می کنم ولی متاسفانه کسی با این مشکل من دست و پنجه نرم نکرده که بتونم از راه حلش کمک بگیرم ا
برعکس شوهرمن ابراز میکنه دوست داشتن رو میگه ولی نمیدونم چرا انگار با همه فرق داریم و مشکلامون با وجود اینکه خیلی ساده و پیش افتاده است ولی خیلی جنجال برانگیزه بدتر از اون وقتیه که تو دعوا هیچ کدوممون نمی تونیم همدیگه رو راضی کنیم اون یه منطق داره منم یه منطق
منم مشکل شمارو دارم وهمسرم با اینکه بهم ابراز علاقه میکنه سر هر مورد کوچیکی انتقاد میکنه واگه عکس العمل نشون بدم مشاجره شدیدی میشه تا کتک کاری و فحشهای زشت به منو خانواده م وتهدید به جدایی ازم میخاد هیجوقت ناراحت نشم یا ناراحتیمو بروز ندم وسکوت کنم وبدتر اینکه قبل ازدواج اصلا اینجوری نبود اینمبگم که این کوچکترین مشکلمه وهمسرم بعد ازدواج کلا فرد دیگه ای شد ادمی که اصلا فحش نمیداد حالا به غریبه واسنا فحش رکیکمیده وادمی که میگفت چشم دلش سیره حالا هر زنی رو میبینه تعریف میکنه منو حساس کرده اعتماد بنفسمو گرفته جلو جمع تحقیرم میکنه ..وبگم که من فقط سه ما قبل ازدواج باهمسرم دوست بودم وفقط هفته یبار میدیدمش وبدون رضایت خانوادم ازدواج کردم
وای بهار جون یعنی ممکنه بعد از ازدواج تغییر بکنه
سلام شاید باورت نش ولی من همون فردای عقد شوهرم با کتک و زور باهام رابطه داشت ک یوقت بعد ی مدت هوای نشم و مث دخترای دیگ طلاق بخوام . متاسفانه خانواده خیلی متعصبی داشتم و جرات نکردم بگم باهام اینکارو کرده درحالی ک جای کبودی رو بدنم داشتم . خلاصه ساکت شدم و یماه بعد ی عروسی مختصر گرفت . همیش از این ک میاد سمتم ترس دارم و تو رابطها دوچار اضطراب یشم خیلی مشاوره رفتم و بهش میگن ک مقصری و فقط ی هفته خوب . درکل خیلی قربون صدقه میره ولی اصلا ب دلم نمیشین چون با تصوراتی ک از مرد داشتم خیلی دور وللی مجبورم بمونم چون راه ندارم .با خانوادمم رابطه خیلی بدیداره . خیلی پا بپاش بودم ولی گاهی واقعا دیگ خسه میشم . بیشتر باهاش باش تا از جای کوک نش
منم یه مشکل دارم و داغون شدم دختر احساستی نبودم .یه ماه نامزد بودیم که هرروز و هر شب همیشه یا به هم پیام میدادیم یا حرف میزدیم تلفنی حتی بعضی شباتا صبح ولی دقیقا بعد از عقد یهو سرد شد ..الان روزی یه پیامم بهم نمیده با اینکه کمتر از یه ماهه عقد کردیم البته چند روز اول من مدام پیام میدادم و بهش زنگ میزدم ولی وقتی دیدم سرد برخورد میکنه و حتی به بغض و اشک و ناراحتیم با تمسخر نگاه میکنه و اصلا واسش مهم نیس از چی ناراحت بشم ..خیلی سخته ..همش واسم سواله اونی که مدام میگفت دوستت دارم ..نمیذاشت ناراحت بشم میگفت همه کار واسه زندگی مشترکمون میکنه الان کجاست ..الان مدام ایراد میگیره بهونه میگیره بیشتر از همه قهر کردناش و زنگ نزدناش و حتی یه پیام کوتاه ندادنش افسرده کرده منو با اینکه یه ماهم نیست که عقد کردیم ..بگید چیکار کنم ?
باید از اول بدونید دوران نامزدی دوران شناخته و نه دل بستن
اشتباه خودتونو بپذیرید و سعی در بازسازی خودتون کنید نه روی یک احساسی که از اول وجود نداشته پافشاری کنید
اگر عقد شما موقت باشه که روال مشخصه ولی اگر دایم باشه زن و شوهر قانونی و شرعی هستید و برای این سردی باید مشاوره کنید
پس در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید ولی قاطع نه با گریه و بعد مشاوره ای حضوری
به ایشون هم در بازه زمانی مشخصی فرصت بدید فکر کنه و جواب بده
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام دختری هستم ۲۶ساله حدود ۶سال پیش عقد کردیم در طول یکسال عقد همه چی خوب بود و بعد از بک سال عروسی کردیم شوهرم همیشه پشتم بود و با تمام شرایط ضمن عقد کنار آمده بود اما پس از به دنیا آمدن فرزندمون کم کم اخلاقش عوض شد و با قهرکردنها و رفتارش و گفتارش من رو مجبور به گذشت از شرایطم و قبول راهکارهاش میکرد و فکر میکنه خیلی منطقیه و اصلا راضی نمیشه به مشاوره بریم وقتی بهش میگم تو این شرایط رو قبول کردی میگه اون موقع میخواستم به تو برسم قبول کردم اما حالا که دیگه مال منی و تهدید میکنه که اگه همون که قبلا بودم بشم منو طلاق میده به جای ابنکه باعث پیشرفتم بشه مانع پیشرفتمه و فقط میخواد به کارهای اون و خونه و بچه رسیدگی کنم دیگه خسته شدم و از طرفی هم نمیخوام بچه ام متوجه این اختلافات بشه و جدایی مون رو تحمل کنه نمیدونم چکار کنم لطفا راهنمایی کنید
همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید یا پیامکی بفرستید. در ضمن از مردها در بیشتر مواقع انتظار جواب نداشته باشید چون مردها به ندرت به اشتباه خود اعتراف می کنند. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد.
برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید و اگر نمی توانید تا آن موقع صبر کنید از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد شما در جواب حرف هایش چیزی بگویید یا نه. اگر خواست برایش توضیح دهید.
نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.
نشانه اعتماد به نفس پایین
اگر همسرتان قهر می کند، زود رنج و حساس است یعنی ممکن است رفتاری که بقیه را ناراحت نمی کند او را آزرده خاطرکند چون همیشه در رفتار دیگران به دنبال علایم بی ارزش سازی می گردد یعنی فلانی که این رفتار را انجام داد هدفش توهین به من بود و از این قبیل نتیجه گیری ها و استدلال ها.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
سلام
سلام سوالتان را در همین قسمت ارسال کنید