تهدید
سلام دختری 23 ساله هستم دوماهه ازدواج کردم با کسی که چن ماه بود دوست بودم قبل ابن با خیلیای دیگه دوست بودم قبل اشنایی با این با پسری 25 ساله دوست شدم از اول دوستیمون تهدید رو شرو کرد از صفحه تلگرام عکسم رو ورداشت و من مجبور شدم دروغی بگم گوشیمو گرفتن تو زنگ نزن من بخاطر تهدیدای اون ی روز درمیون زنگ میزدم این کار تا 5 ماه ادامه داشت هر روز تهدید و… تا من با اغایی که همزمان ب اون زنگ میزدم حرف میزدم ازدواج کردم چون خیلی حساسه و تعصبی اصلا از گذشتم چیزی نگفتم این پسر گف چون ازدواج کردی گهگاهی زنگ بزن منم هفته ای یبار ز میزدم تا اینکه بهش گفتم زجر میکشم بهت ز میزنم دست از سرم ور دار برم دنبال زندگیم گف باشه زنگ نزن خوشبخت باشی اما امار دوس پسرامو پیدا کرده داره اونا رو تحریک میکنه که منو اذیت کنن الان من چیکار کنم تو رو خدا کمک کنین زندگیمو دوس دارم اگه نامزدم بویی ببره زندگیم خراب میشه
تو رو خدا زودی کمکم کنین فوریه بخاطر درگیری فکری نسبت ب نامزدم بی توجه شدم
چرا خططو عوض نمیکنی؟اشتباه پشت اشتباه آخه عزیزمن خططوعوض میکردی و زنگ حتی همون چند وقت ۱ بارم نمیزدی…حالاگذشته اما تنهاراهش فعلا بستن اینترنت موبایلته و عوضکردن خطت…
من خطمو عوض کردم اون شماره منو نزدیک ب ۳ ماهه دیگه نداره من با ی خط دیگه بهش زنگ میزدم تو اینترنتم هیچ جا ب من دسترسی نداره اگه پیغامی داره ب دوستم میفرسته و از ترسن من بهش ز میزنم
خطت عوض کردی چرا با خط دیکه بهش زنگ میزنی اونم بنداز بیرون به دوستتم بگو جوابش نده اوطوری اصلا بهت دسترسی نداره بعدم مطمئن باش ملت ایقد بیکار نیستند که برای خودشون شر بسازند اون دیده ترسیدی خواسته اذیتت کنه محل نذار بی تفاوت باش اگرم چیزی شد دیوار هاشا بلنده بگو منو میخواسته من گفتم نه ازم کینه برداشته تمامم دیگه هم باهاش حرف نزن
سلام منم بانظرmar23موافقم.