خانواده
سلام
دختر 16ساله هستم
مادر و پدرم بایکدیگر اختلاف دارند سن هایشان یکی است اما سه ماه پیش متوجه خیانت پدرم از طریق چت شدم و با مادرم پس از طی کردن مراحل مشاوره صحبت دعوا و غیره اوضاع ارام تر شد
اما اخیرا پدرم 50سالش شده و ذر در تمام شبانه روز صبح خانه امده صبحانه مبخورد می رود ظهر نهار خورده می خوابد و شب شام میخورد و میخوابد و دیگر خانه نیست
افکار همه ما اشفته است من و مادرم
او ب مادرم توهین میکند و به او می خندد و قبلا شاهد نزاع هایی بودم
اعصاب من و مادرم روز به روز بدتر می شود
و مادرم از سلامت جسمانی مناسبی برخوردار نیست
و این وضع به خاطر حماقت های پدر است اما نه نشاوره میرود بلکه به مادرم هم پول نمبدهد و او را با حرف اذیت میکند ارامش درس خواندن ندارم و گاها مخواهم خودکشی کنم لطفا چاره و درمان بگویید نیاز باشد بیشتر توضیح خواهم داد اما لطفا کمکم کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
بنده خانمی خانه دارهستم.آقایی بادادشم شب مهمون مابودن پیش شوهرم گفتم خواستگارمن بوده اون موقع وضع مالی خوبی نداشتن الان چه وضعی داره .بعدازاون شوهرم دیونه شده بهم ریخته
فک می کنم شوهرم ازحرف من برداشت بدی داشته.حرف من اینقدربدبوده که شوهرم قاطی کرده یانه حرفم زیادی حساسیت ایجادکرده. من منظوری نداشتم.لطفا من راهنمایی کنید چکارکنم.ازاون وقت شوهرم هرچی ازدهنش دراومده به من گفته