سلام خانمی هستم 26 ساله ، پنج ساله ازدواج کردم  و یک پسر هشت ماهه دارم ، از زندگیه مشترک و همسرم راضی هستم . خواهرشوهرم زنی 32 ساله و فوق لیسانس ا ست که یک دختر شش ساله داره و با همسرش مشکل داره و به تازگی در شرف طلاق هستن ، دو ساله که با مردی که همکار شوهرش بوده و زن و یکه پسر یه ساله دارد رابطه دارند همه خانواده هم در جریان هستن و خیلی غمگینند از این موضوع . برادر بزرگ همسرم که مردی چهل ساله ست و با پدر مادرش زندگی میکنه برخوردی کاملا متعصب داره با این قضیه و گفته که خواهر شوهرمو ببینه میکشتش به همین علت خواهرشوهرمو دخترش الان دو ماهو یه هفته ست که با ما زندگی میکنن و من دخترشو نگه میدارم و اون میره دنبال کارای طلاق و دادگاه و وکیل و گاهی ام سر قرار با اون مرد … من واقعا دارم اذیت میشم نمیتونم تحمل کنم که کسی تو خونم بشینه با تلفن با یه مرد نامحرم بیست و چهار ساعت خوش و بش و اس ام اس بازی کنه و من چیزی نگم چون منم نمیتونم بپذیرم زنی که هنوز به مرد دیگه ای متعهد یه همچین رابطه ای داشته باشه . از طرفی هم نمیخوام دل شوهرمو بشکنم و خجالت زده ش کنم و بهش بگم یه فکری به حال خواهرت بکن از طرفی هم دلم میسوزه چون جایه دیگه ای ندارن برن البته این امکانو داره که برا خودش خونه اجاره کنه ولی نمیدونم چرا معطل میکنه . حالا پیشنهاد شما چیه ؟ من باید چیکار کنم چون واقعا داره تو روح و روانم اثر میکنه ، آیا من حق ندارم حرفی بزنم یا شکایتی کنم ؟ در ضمن اون روزی که شوهرم به خواهرش گفت هر چی ام که باشی خواهرمی تا هر وقت بخوای میتونی تو خونم بمونی و دعوتش کرد به خونمون  اصلا نظر منو نپرسید و این بیشتر از همه منو اندوهگین میکنه حس میکنم هیچ حق و جایگاهی تو زندگیم ندارم . چی کار کنم ؟؟؟؟؟