خواستگاری

سلام من یه دختر بیست سالم.که به پسرخالم علاقه مندم اونم به من علاقه منده خانواده ها در جریانن از همون اولش یعنی هفت سال پیش اما خانواده من مخالفن یک بار تماس گرفتن و اجازه خواستن برای خواستگاری پدرم اجازه نداد الان تصمیم دارن بدون خبر بیان خواستگاری و یه کی دوساعت مونده برسن خونه ما خبر بدن چون تو دوتا شهر،دور از همیم بنظرتون این کار درستیه؟اخه اون سری که تلفنی اجازه خواستن و پدرم رد کرد بعدش پدرم به من گفت که میتونست خانوادش رو برداره بیاد خواستگاری،بیرونش که نمی‌کردیم. منم اینو به پسر خالم گفتم سر همین حرفم الان میخواد با خانواده بیاد،خواستگاری …اخه من پدرم رو میشناسم سر لج و لجبازی هم کم شده اگه تا صدسال دیگه هی زنگ بزنن و اجازه بخوان اجازه نمیدن اینجوری حداقل رودررو حرفاشونو میزنن….میخوام بدونم نظر شما چیه خواهش میکنم زود جواب بدید…