من مجرد هستم. ۲۳ ساله. ۷ ساله تو رابطم . خیلی دوستش دارم ولی هر چند وقت یه بار کاری مکنم که باعث دل شکسته گیش میشم، اخرین بار یه دختر اومد تو زندگم چون میخواستم دلش نشکنه گفتم بگم من دیگه اینجا نیستم میرم مسافرت معلوم نیس کی میام اونم چون دورش شلوغ بود منو فراموش میکنه و میدونست من طرفمو دوست دارم ولی بعد از یه ۲ هفته با تماس گرفتن به دوست دختر من منو نابود کرد همه چیو گفت به جز اینکه من گفته بودم طرفمو دوست دارم و نمیخوام با تو باشم و چند تا دروغ دیگه. این دختر ۶ سال از من کوچکتره و دوست دختر من ۲ سال از من کوچکتره حالا میخوام منو ببخشه و بفهمه من میخوام واقعا تغییر کنم. میگه دگه منو نمیخواد ولی از رو عصبانیته. با مادرشم حرف زدم گفت درست میشه. و خیلی بام خوب حرف زد.