خیانت پدرم ب مادرم
سلام. پدر من 9ساله ک ب مامانم خیانت میکنه هردفه هم ک لو میره ابراز پشیمونی نمیکنه و حتی حرفی از تموم کردنش نمیزنه…مامانم فقط بخاطر ماها مونده. تو این سالها با عذاب و بدبختی ازش پول و خرجی میگیریم ولی تا الان 33میلیون خرج اون زنی ک صیغشه کرده. چندین بار با اون زن دعوا کردیم تهدید کردیم اونم ک حسابی خرج کردنای بابام بهش مزه داده میگه مامان شماها مریضه دیگه کاری ازش بر نمیاد باباتونه ک منو ول نمیکنه! بابام 60سالشه و اون زنه فک کنم 40 50 سالش باشه…از بابام متنفرم . مامانم خیلی زحمت کشه خیلی خوبه فقط بخاطر مریض بودنش حقش نیس اینهمه تحقیر شدن. هی میگیم برو شکایت کن طلاق بگیر نگران ماهاس. بابام امسال بازنشسته میشه هرجا نشسته گفته بازنشست ک بشم ما رو میزاره و میره! مادر بزرگ و عمه هامم خبر دارن و کلی خوشحالن از زن جدید بابام و ب زن عموهام گفتن زنی ک لیاقتشه رو پیدا کرده اونام با بابامن و از خیانتش خوشحال .الان باید چکار کنیم؟؟ برای شکایت و این چیزا ماها زمان لازمه بابام میخواد فرار کنه چطوری جلوشو بگیریم چیکار کنیم لطفا بگید.
برخورد با خیانت والدین : احساس آرامش، امنیت، سلامت اخلاقی، احساس رضایت از زندگی خانوادگی و شادمانی، از حقوق اصلی و اولیه هر فرزندی در خانواده است.
هر خانواده یک حالت یا وضعیت منحصر به فرد دارد که ما آن را “فضای خانوادگی” می نامیم. بزرگسالان هر خانواده هم برای خود دارای ارزشهایی هستند. ترکیب فضای خانواده و ارزشها پیامی به فرزند منتقل می کند و آن اینکه چه چیزی در خانواده مهم است. این والدین هستند که دیدگاه فرزندان را در مورد اینکه چه چیزهایی مهم باشند، شکل می دهند. مثلا در یک خانواده امانت داری و درست کاری مهم است، زیرا خود والدین چنین ویژگی دارند و آن را می پسندند و آنها را به فرزندشان نیز منتقل می کنند.بعضی از ارزشها هم بیان نمی شوند ولی برای فرزندان ملموس هستند(مثل عشق، تعهد، وفاداری و ..)
مثلا یک فرزند می بیند که والدینش در هنگام بروز مشکلات صحبت می کنند بنابراین یاد میگیرد که به همکاری و برخورد منطقی با مسایل اهمیت دهد. فرزند دیگر می بیند که والدینش درمورد مسایل جر و بحث می کنند و از سازش کردن اجتناب می کنند پس می آموزد از راههای غیر منطقی مثل دعوا کردن، بی وفایی و .. نیز می توان مشکل را رفع کرد.
اما در اینجا یک تبصره مهم وجود دارد. درست است که برخی از خانواده ها ارزشهای اخلاقی شایسته ای را به فرزندان منتقل نمی کنند اما واقعیت این است که فرزندان راه خودشان را می روند. یعنی فرزندان درباره چگونگی برخورد با هر یک از ارزشهای خانوادگی، خودشان تصمیم می گیرندو ممکن است فرزندی یک ارزش را بپذیرد و فرزندی دیگر آن را اصلا مورد توجه قرار ندهد. به هر حال هر کس خودش تصمیم می گیرد که چه چیزخانواده برای او مهم است.
مخلص کلام اینکه اگر می بینید وفاداری در خانه شما پایمال شده است پس شما به عنوان فرزند خانواده، تصمیم بگیرید این ضد ارزش را نیاموزید و با آن مقابله کنید.
ضمن اینکه همیشه به خاطر داشته باشید که یکی از خصوصی ترین و محرمانه ترین روابط، رابطه زن و شوهری است که هیچکس نباید در آن دخالت داشته باشد مگر با اجازه خود زوجین.
لذا شما فرزندان گرامی که از روی تجسس و یا بدون اراده متوجه بی وفایی یکی از والدین خود شده اید ضرورت دارد که از کنار این مساله بگذرید.
به ترتیب زندگی والدین خود دست نزنید و به طور مستقیم والد دیگر را متوجه این امر ننمایید. در اکثریت غریب به اتفاق خیانتها وبی وفایی ها هر دو طرف متوجه اتفاق روی داده هستند اما بنا به برخی از مصلحتهای درست یا نادرست، برخورد جدی با آن نمی کنند لذا شما هم بهتر است در روابط خصوصی والدین خود تجسس نکنید.