سلام دخترم سی سالمه مجردم لیسانس و شاغل و محجبه و مقید …
راسیتش من با تلاش زیاد مدرکمو با بهترین معدل گرفتم حتی ارشدم قبول شدم ولی به دلایلی نشد ک ادامه بدم بعدش شاغل شدم شغلم خوبه حقوق خوبی هم دارم ولی رسمی نیستم دوسال پیش ک این شرایط برام پیش اومد تصمیم گرفته بودم ادم بدی بشم ولی نشد یکی سر راهم قرارگرفت به خوب بودنم کمک کرد الان از دوسال پیش مقیدترم و ارامتر فقط یه مشکلی چند روز پیش به پیشنهاد مشاور اینجا باهاش کات کردم چون مشکلاتی سر رسیدن ما بهم بود و اما مشکل امروز من سرخوردگی شکستهای قبلیمو هنوز دارم کسیو ک دوستش دارمو از دست دادم
دیگه هیچ انگیزه ای برا زندگی نداشتم وندارم فقط اون بود به زندگی امیدوارم میکرد خیلی خیلی دلم میخواد بمیرم وقتی زنده بودنم معنایی نداره به فکر خودکشی هم اوفتادم ولی به خاطر اعتقاداتم نمیتونم بهم نگین ازدواج کن اولا شرایطش مهیا نیست دوما اونقدر خسته ام ک نمیتونم یکی دیگه رو خوشبخت کنم
ببینید اقا یا خانم مشاور من بچه نیستم که جوابای کوتاه و شعاری بهم بدین اگه واقعا یه پیشنهاد کاربردی دارید بهم بدین و امکان رفتن پیش مشاورم واسم وجود نداره بخاطر خانوادم به تنها چیزی ک این روزا متوسل شدم دعاست دلم به خدا خوشه ک شاید کمکم کنه