راهنمایی
با سلام
بنده خانمی مجرد و26 ساله هستم. به صورت قرار دادی در یک ارگان دولتی مشغول به کار شدم رییس این اداره که از لحاظ موقعیت اجتماعی در جایگاه بالایی هستن به بنده ابراز علاقه کردند. برخورد من با ایشان کاملا رسمی و به دور از هر گونه عواطف و احساسات هست ایشون چهل سالشونه متاهل و صاحب دو فرزند هستن مدتی هست در شبکه های اجتماعی بهم پیام میدن و قسم میخورن که عاشقم شدن راستش من به حرفاشون بی اعتنا هستم.کاملا منطقی باهاشون صحبت میکنم بهشون گفتم این کارشون هوس و خیانته و درست نیست. ولی انگار نه انگار حتی بهم پیشنهاد ازدواج هم دادن هر راهی که به ذهنم میرسه رو امتحان کردم ولی دست از سرم برنمیدارن.
در یک شهر کوچیک زندگی میکنم واقعا از ابرو اعتباری که بین مردم دارم میترسم.چیزی که برام جالبه این هست که ایشون هم شخص سرشناسی هستن حتی بهشون گفتم به خاطر اعتبار و ابروی خودشون هم بوده بهم پیام ندن ولی میگن من از هیچ کسی ترسی ندارم. بارها بهم گفته بدون تو نمیتونم زندگی کنم قرارداد کاری رو باز برام تمدید کردن
واقعا نمیدونم دیگه چکار کنم از کارم انصراف بدم؟ ممکنه بعدا برام مشکل درست کنند؟ با ایشون چطورباید برخورد کنم ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید.
ممنونتون میشم.
دیگه چه فرقی میکنه آبروش رو ببر تا دیگه همچین فکرهایی به ذهنش نرسه. چرا این سایت تاریخ نداره؟ نمیدونم این سوال کی نوشته شده
سلام من خانم ۲۸ ساله هستم ۱سال و نیم هست ازدواج کردم زمانی که باهمسرم ازدواج کردم هیچ پولی نداشت من ۱۰ میلیون بهش دادم باهاش وام گرفت و از نظر مالی خیلی کمکش کردم الان حدود ۲ میلیون حقوق میگیره با وجود اینکه من کمکش میکنم اما نه مسافرتی و نه خرید انچنانی و… اما با حقوقش روزمرگیمون رو میگذرونیم
ولی من دلم میخواد اون یه مردی بشه که هر سال پولی پس انداز کنه کاری کنه که تو هر سال وضعمون خیلی بهتر بشه نه اینکه فقط بگذرونیم این رو چگونه بهش بگم و چیکار کنم که اینطوری بشه .
در ضمن رفتم دکتر زنان گفته باید باردار بشی دیگه نباید جلوگیری اگر جلوگیری کنی ممکن بعدها خیلی درمان کنی تا باردار بشی اما با این شرایط اصلا دوست ندارم بچه بیارم چون دلم میخواد وقتی بچه بیارم هم اوضاع خودم درست باشه هم بتونم ساپرتش کنم لطفا راهنماییم کنین من چکار کنم ممنون .
شوهر بی اهمیت : در زمینه اصل اول که بیشتر نمود پیشگیری دارد، بایستی والدین را با اصول و شیوه های تربیتی صحیح آشنا ساخته و در این مسیررهنمون بود تا بدین طریق، فرزندان با هنر درست زیستن و مهارت حل مسئله آشنا شوند. اما در اینجا برای زوجینی که با این مسئله همسر، به لحاظی تربیتی، مشکل دارند توصیه می شود مستاصل نشوند و آگاه به این مطلب باشند که همسرشان به دلیل شرایط تربیتی نادرست مرتکب چنین رفتارهایی می شود و ذاتا این چنین نیستند؛ لذا، همسرتان با قدری تحمل و صبر شما قابل تغییر است و شما می توانید یادگیری زدایی کرده و رفتارهای جدید را به او بیاموزید، در فضای بدون تحقیر و سرزنش فقط درباره مشکل با او گفتگو کنید و به او بگویید حاضر هستید در رفع این مسئله به او کمک کنید و این ادعا را در عمل ثابت نمایید. اما در مورد اصل دوم، آگاهی از راهکارهای مواجه و حل وفصل مشکل و کاربرد آنها ضروری به نظر می رسد.
زوجین درگیر با این معضل، بهتر است تدابیر ذیل را برای رفع مشکل بین زوجین به کار گیرند:
– رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید. بدون سوگیری و پیشداوری، به عبارتی به صورت عادلانه و منصفانه، خود و رابطه تان را با پرسش و پاسخ های از قبیل: ” آیا رفتار من سبب بی توجهی همسرم شده است؟!، کدام رفتار من باعث آن شده است؟ چه موقع و در چه شرایطی آن رفتار را انجام دادم؟ عکس العمل همسرم چه بود؟ و …” محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود و همسرتان را بیابید.
نکته: توصیه می شود هر یک از زوجین ابتدا به طور انفرادی، خود را در محکمه ای که در ذهن دارند، به قضاوت بنشانند و پس از یافتن ریشه مشکل و آگاهی از درجات قصور خود و همسر و نحوه واکنش هر یک از طرفین، آن را در محفلی دوستانه و بی غرضانه داوری کرده و حل نمایند.
نکته: برای کسب نتیجه مثبت، توصیه می شود: قصور و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و هر یک از طرفین شجاعانه و با جرات عیوب و کاستی خود را بپذیریند و درصدد رفع آن برآیند.
– یادتان باشد دومین اصل موفقیت، هنر شما و همسرتان در گفتگوی موثر است. رعایت نکات ذیل ضمن گفتگو ضروری است:
رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید
* زمان و شیوه بیان بسیار مهم است. در یک زمان مناسب با لحن آرام به گفتگو بپردازید.
*هرگز در بیان ایرادات و اشتباهات همدیگر، از ضمیر تو استفاده نکنید. شما بهترین ضمیر خطاب در چنین مواقعی است و قدرت اثر پذیری و نفوذ کلام شما را صد برابر می کند، چرا که شما با بیان این واژه سحر آمیز، حس انتقاد و تخطئه کردن را در طرف مقابلتان ایجاد نمی کنید.
* هرگز از عباراتی استفاده نکنید که منزلت و شان خانوادگی یکدیگر را زیر سوال ببرد.
* جدا از سرزنش، از مقایسه منفی و تهدید بپرهیزید.
با بی توجهی همسرم چه کنم؟
* دلخوریها، دلمشغولی های ذهنی، نیازها و خواسته هایتان را بیان کنید اما از عبارات داوری کننده، انتقاد آمیز اجتناب کنید.
*هیچ وقت یکدیگر را محکوم نکنید و مسبب بی توجهی خود قلمداد نکنید.
*صادقانه صحبت کنید و بدون هیچ رو دربایستی و با حفظ حریم و احترام، اندیشه و احساس خود را راجع به بی توجهی بیان کنید و از او نیز بخواهید چنین کند.
– از همسرتان بخواهید به شما بگوید: از نظر او کدام رفتار شما بی توجهی قلمداد می گردد و چه رفتاری انجام دهید برای او به منزله توجه و ارادت است.
– قبل از تصمیم گیری بیندیشید و به دنبال یک راه حل اساسی باشید و احساساتی اندیشه و رفتار نکنید.
– در فکر سازندگی باشید نه تخریب زندگی. برخی مواقع مشاهده می شود که یکی از زوجین برای خاتمه دادن به مسئله، سکوت اختیار کرده و یا گاهی اوضاع را متشنج می سازند و با پاک کردن صورت مسئله، مشکل را پابرجا و پایدار باقی میگذارند، زوجین عاقل سعی می کنند با کوشش و خطا راه حلی قطعی بیابند نه راه حل موقت و یا گاهی پایداری شرایط نامناسب و یا وخیمتر شدن آن.
– لجبازی نکنید و از طفره رفتن و امتناع از پذیرش قصور خود بپرهیزید .
با بی توجهی همسر چه کنم؟
– اگر گفتههای همسرتان حقیقت داشت با کمال میل آن را بپذیرید و از عذرخواهی کردن نهراسید و به او قول دهید با کمک او و ممارست خود سعی خواهید کرد در رفتار خود بازنگری و تغییر ایجاد کنید.
– اگر طرح مسئله به صورت مستقیم ممکن نباشد با کمک فردی که امین و عاقل و ماهر است مسئله را مطرح کنید و با مشورت او و با کمک یکدیگر مشکل را حل کنید. در صورت لزوم برای مشاوره به فردی امین و کاردان مراجعه کنید.
در نهایت باید یاد آور شوم تغییر کاری است بسیار صعب و دشوار، اما اگر شما و همسرتان بخواهید پیمودن این مسیر بسیار سهل و آسان است؛ البته به دوشرط، یکی آنکه همراه و پشتیبان یکدیگر باشید، دیگر آنکه صبور و بردبار. با اجرای این دو شرط، خواهید دید که سرانجام به سود شماست و همسرتان نیز از تغییر رفتار شما استقبال خواهد کرد و آرام آرام عکس العمل منفی خود را درست خواهد نمود.