راهنمایی

با سلام
خواهرم صحبت در مورد این بحث ها رو به هیچ عنوان شما نه مطرح کنین نه به روش بیارین باید اینجور مسائل پدر پسری باشه
به پدرشون بگین باهاش حرف بزنه که دلیلش چی بوده که داشته.اگه کاملا منطقی بتونین متقاعد کنین که این چیزا عواقب نداره و از اینا مطمئن باشین فردا میتونین تو هر مشکلی که پیش میاد با خونوادش در میون بذاره و کمک بخواد
جوونه و هزار تا فکر کنجکاو ذوق و شوق و مسائل و تحریکات دنیای الانه
پس حتما بذارین پدرش پیگیر بشه و فقط با منطق اینو بگین و بتونین راه درستو بگین خوشحالم میشه چون شاید همین دوستا باعث شدن شاید اینترنت شایدم هزار چیز دیگه که وقتی بدونه پدر مادرش همراه واقعیش هستن دست میکشه.در مورد پول تو جیبی اینا هم بذارین بازم به عهده پدر،و این افسردگی شدید میتونه چند چیز باعش اینا باشن:خودارضایی،شکست در عشق،دوست دختر داشته یا داره ناراحته و یا نمیتونه داشته باشه،تنهایی و کمبود محبت

موفق باشین

بنظرمن بهتره بدون اینکه بخای اوراتحت فشار قرار بدی باهاش حرف بزنی چون شما مادر او هستی و میتونی درکش کنی چون پسرتون دچار افسردگی شده پس واقعا نیاز داره کسی همراه ویاورش بشه حرفاشو بشنوه و باهاش همدردی کنه پس ارتباط بی قید وشرط میتونه خیلی بهش کمک کنه پسرتون برای فرار از افسردگی و مشکلات روحی راه های نادرستی رو میتونه انتخاب کنه که نتیجه اش شاید براش هیچ کمکی نداشته باشه پس او نیاز به حمایت و همدردی و همدلی دارد.

با سلام
من و خانمم دو ماهه عقد کردیم
دو تا مشکل داریم یکی اینکه بدن خانمم اصلا تحریک نمی شه و من تقریبا همه جا های بدنشو امتحان کردم ولی بی نتیجه بوده. ضمنا ما رابطه جنسی کامل نداریم چون نگهداشتيم برای بعد ازدواج . من الان موندم که چیکار کنم؟ چون دوست دارم خانمم هم لذت ببره.لطفا برای این مشکل اول من راهنمایی کنید
مشکل دوم اینکه ما توی دو تا شهرستان دور از هم زندگی می کنیم و مجبور می شیم دو هفته دو هفته از هم جدا باشیم.به علت معلولیت من من مجبور هستم با خانواده سفر کنم و خانواده ام هم نمی تونند هر دو هفته من رو ببرند پیش خانمم و ایشون هم به علت کار کشاورزی خانواده اش نمی تونه خیلی پیش ما بمونه.البته خانواده خانمم هم بد می دونن که دختر توی دوران عقد خونه شوهرش باشه.الان این دوری منو خیلی کلافه کرده و هر چی فکر می کنم نتیجه ای نداشته و به شدت اذیت می شم.تو رو خدا اگه می تونید بگید چیکار کنم؟