13
رفتار هاي آزار دهنده همسرم
سلام من و همسرم دو ساله ازدواج كرديم يه فرزند هم داريم.ما همديگه رو خيلي دوست داريم ولي يك سري مشكلات داريم همسرم روحيه كنترل كردن داره و دائم همه چيو كنترل ميكنه و در هر موردي حتي كوچكترين مورد من بايد باهاش مشورت كنم.من دختر خيلي مستقلي بودم و اين رفتارش منو آزار ميده.در ضمن توي صحبتاش حرفاي زشت خيلي استفاده ميكنه و اين براش عاديه ميگه همه پسر ها همينطورين
خب نباید در مسایلی که اتفاق میفته همه رو با یک چوب روند … بهتره در این مورد باهاش صحبت کنید و بهش بگید این رفتارش آزارتون میده به هرحال باید بدونه که شما میتونید اعتراض کنید …
دوست عزیز برای گرفتن جواب خوب و کامل باید مشاوره حضوری داشته باشید واین مستلزم وقت و بیان کامل شرح حال شماست که خودتون بهتر میدونید در این جا مجالی وجود نداره و بیشتر نقش راهنمایی کننده رو دارند
با سلام.دختری هستم داروساز.حدود کمتر از یک ساله که نامزد کردم با پسری که لیسانسه و ۲۰ سال پیش همسایه بودیم. اون خیلی عصبیه. من بواسطه شغلم با مردان زیادی در ارتباطم . اوایل س ام اسی تو وایبر برام اومد. از همون موقع به من بی اعتماد. با من بد صحبت میکنه. و به همه چیز من گیر میده.ظاهر.خانواده.تحصیلات منو زیر سوال می بره. من از پس حرفهای اون برنمیام. اون می تونه به همه بقبولونه که ماست سفید سیاهه. هر روز به من یه تهمتی می زنه.می ترسم به خاطر کارای نکرده محکومم کنه
خب دوست عزیز اگر واقعا” میخوایت که زندگی خوبی داشته باشید در این مورد خوب فکر کنید تا در آینده دچار مشکلی در اختلاف سطح فرهنگی و تحصیلی نباشید … این رفتاری که الان ازش مشاهده میکنید در اینده هم همین رفتارو داره پس اینکه فکر کنید در آینده تغییر خواهد کرد سخت در اشتباهید
پاسخی کامل،راهکاری،مفیدوتازه نمیدید.
در بیان های کلی دوستان چاره ای جز به کلی گویی در پاسخ نیست … چون در اینجا یک نفر و یک طرفه سوالش رو میپرسه و جواب هم کلی ارائه میشه اگر کسی واقعا” دنبال راه حلی کامل و جامع باشه باید حضورا” برای رفع مشکلش مراجعه کنه چون در مشاوره های حضور هر دو نفر حضور دارند و مشکلات رو در رو بیان و حل و فصل میشه
باسلام من حدود ۸ سال ازدواج کردم شوهرم قبلا خارج بوده ارتباطش با خانمها خیلی راحت البته نه اینکه منظوری داشته باشه اما من ناراحت می شم حتی یک خانم توی فامیلشون هست که خیلی احساس علاقه به همسرم داره البته شوهر هم نداره وقتی به شوهرم زنگ می زنه که حال واحوال کنه من ناراحت میشم همین باعث اختلاف بینمان میشه من چی کار کنم
خب میخوایت چه معجزه ای اتفاق بیفته ؟ میخوایت شوهرتون با هیچ کسی رابطه نداشته باشه و مثل غارنشینان تنهایی زندگی کنید ؟ دوست عزیز در این چند لحظه بسیار از دوستان مشکلشون مثل شما بوده و واقعا” جالبه که شما هم مثل این دوستان دارید با حساسیت های بی مورد زندگی خودتون رو خراب میکنید … دوست عزیز شوهر شما الان شوهر شماست یا شوهر همان خانم ؟ که اینقدر نسبت بهش حساسیت به خرج میدید ؟ بهتره ارام باشید و در کنار همسرتون ریلکس رفتار کنید و در عین این باز برخورد کردن حواستون هم جمع باشه تا در مواقعی خاص بتونید مدیریت کنید نه اینکه دایم از اینکه شوهرتون با کسی صحبت کرده ازش نالان باشید
سلام. سه ساله ازدواج کردم. الان یه مشکل اساسی توی زندگیم ایجاد شده که خیلی اذیتم میکنه شوهرم مدام سرش توی گوشیه و معتاد بازی های اینترنتی شده واسه رفع این مشکل هرکاری بگین کردم. خواهش میکنم راهنماییم کنین از این وضعیت خسته شدم.
این رفتار روز بیشتر خانواده هاست که دچار چنین رفتارهایی شدن … بهترین راه حل صحبت کردن و برنامه ریزی برای استفاده از این وسایل و نرم افزارهاست … و متاسفانه وقتی فرهنگ درست استفاده کردن در بین ما وجود نداره چاره ای جز به صبر هم ندارید … ولی میتونید در رفتارتون تغییری ایجاد کنید شاید سردی شما ایشون رو بتونه متوجه اشتباهش کنه … و گرنه باید از وساطت فردی معتمد در این مورد استفاده کنید که امیدوار نیستم تا خود فرد بخواد اثرگذار باشه
سلام.من یک ساله که ازدواج کردم.همسرم اول به صورت تفننی سیگار میکشید.اما من خیلی مخالفت کردم.که دیگه به اون پایان داد اما او حدود دوماه پیش شروع به کشیدت کرد.ولی هر روز میکشد.من اصلا دوست ندارم.اما او توجه نمیکند.حالا من باید چه کنم لطفا منو راهنمایی کنین
خب تا خود فرد تمایلی به ترک نشون نده نمیتونید تغییری در زندگی و روش اون ایجاد کنید … با ملایمت و مهربانی با ایشون صحبت کنید و کمکش کنید تا از این عادت دست بکشه … ولی با تندی کردن فقط ایشون رو برای کشیدن سیگار به بیرون و راه های دیگه هدایت کردید … پس با صبوری باید برای ترک کردن ایشون تلاش کنید
سلام
من دو سال و نیمه که ازدواج کردم با یه پسر مذهبی چون خودمم مذهبی بودم اما خانوادم مخالف بودن میگفتن مذهبی ها سختگیرن دوران عقد یه مشکلات جزئی داشتیم اما مشاور گفت طبیعیه ولی الان خیلی پررنگ شده و خیلی سختگیری و بدبینی میکنه به من نه ولی به همه ی مردای دیگه بدبینه حتی به برادراش. خودش میگه چون نامحرمن . من به روابط با فامیل خیلی اهمیت میدم ولی اون بخاطر وجود نامحرم در مجالس رفت و آمد نداره با اینکه بخاطر اون مجالس زن و مرد جدا هستش اما از همه فامیل جدا شدم چیکار کنم استاد دانشگاه هستش و خودش سر کلاس مختلط درس میده م