روابط سرد بحرانی

با سلام
مردی شاغل به صورت اقماری در بندر جاسک استان هرمزگان هستم.و در پروژه کار میکنم.از زمانی که ازدواج کردم همیشه درگیریهای زیادی داشتم.دخترم مشکل داشت و همزمان من هم خدمت سربازی را پشت سر میگذاشتم.وقتی که خدمتم تمام شد به شغل اصلیم که عمران است برگشتم و به کار در بندر جاسک مشغول شدم و دخترم هم به سن 2/5 سال رسیده بود.به همسرم گفتم که آنها هم با من به محل کارم بیایند و با هم زندگی کنیم .اما بهانه آورد و گفت یک مدت من بروم بعد او میاید.الان یک سال گذشته و به همسرم گفتم که بیاد با هم زندگی کنیم . او هم گفت بینیم را عمل کنی میام.ماشینم رو فروختم بینیش رو عمل کردم.حالا بش میگم بیا میگه دوست ندارم بیام و کلن دیگه محلم نمیزاره.اول زندگیم هم یه دعوا داشتیم که بعد از اون حق طلاق و ازم گرفت و یک بار هم تا مرز جدایی پیش رفته.حالا هر چی که میگم میگه من همینم اگه نمیخوای ازت جدا میشم.واقعا خسته شدم و دیگه تحمل ندارم. اگه بچه نداشتم ازش جدا میشدم ولی به خاطر بچم نمیتونم
لطفا جوابمو بدید که چیکار کنم . مشاوره حضوری هم نمیتونم برم . اگه میشه لطف کنید بم ایمیل بزنید . ممنون