4
زندگي سخت
سلام زندگي سختي دارم مادر شوهرم ازم ميخواد كه مثل يه كلفت براش كار كنم .شوهرم اوايل مقاومت ميكرد ولي الان خودش هم دستور ميده.خب منم غرور دارم من تو خونه خودمون هيچ كاري نميكردم الان برام خيلي سخته من اين همه درس خودندم حالا به اين روز گرفتار شدم دارم ديوونه ميشم .اگه ممكنه كمكم كنيد
دركتون ميكنم بي احترامي شده بهتون و اونا حق ندارن چنين توقعي از شما داشته باشن ولي خب شما هم نبايد اسم كمك به مادرشوهرتون رو كلفتي بزارين
شما نبايد طوري رفتار كنيد كه انگار ارزشتون به تحصيلاتتونه زن به خودي خودش ارزشمنده حالا چه بي سواد باشه چه تحصيل كرده فرقي نداره كسي حق نداره با يك زن اينطوري رفتار كنه
به خاطر زندگي مشترك خودتون و به خاطر خدا تحمل كنيد .به نظر من ما جوونا بايد با خانواده همسر كنار بياييم اينطوري هم براي اونا عزيزتر خواهيم شد و هم براي آرامش زندگيمون واقعأ بهتره
اينطور كه به نظر ميرسه كه خانواده همسرتون يك خانواده سنتي هستند و اين طبيعيه كه يك خانواده سنتي همچين انتظاراتي از عروس داشته باشن