سلام وقت شما بخیر دختری هستم 32 ساله وکیلم .از ابتدا به شغلم علاقه نداشتم. در گرفتن پروندهای ساده مشکل داشتم طوریکه باعث اضطرابم شده بود شدیدا و شاید برای یه پرونده ساده اضطراب میگرفتم و نمیتونستم حتی لحظه ای چشم روی هم بذارم وبخوابم و نهایتا پیش روانشناس رفتم و لی چند ماه بیشتر ادامه ندادم اون زمان …. که تقزیبا اضطرابم کمتر شده .. ولی من اون زمان بیشتر ازسه سال به خاطر این موضوع کار نکردم. ومقعیت هایی خوبی رو از دست دادم … الان تقریبا کارهای ساده رو برمیدارم ولی به دلیل زیاد بودن نیروی کار کار کمه…من پنج تا برادر و خواهر دارم که ازدواج کردند به جز یکیشون… .دروضعیت فعلی اززندگیم و ازخودم ناراحتم احساس میکنم آینده ای نیست و من گذشته و موقعیت هاشو ازدست دادم وخیلی احساس تنهایی میکنم دوست دارم برای یه نفر حرق بزنم همین کارو میکنم توی محیط مجازی برای دوستهای مجازی حرق میزنم . خیلی زود رنج شدم بعضی موقع ها موضوع های پیش وپاافتاده اشکو درمیاره و احساس میکنم تنها می مونم ….. یه کار خنده دار کردم عضو یک سایت همسریابی شدم ولی اصلا قابل اعتماد نیست …بیشتر ترسناکه..با دوست هام هستم واونها خیلی منو دوست دارند ولی خب نمیشه که همش به اونها بچسبم روزهای تعطیل واقعا تنهام برادر و خواهرم سرشون به زندگی خودشون هست. از آینده میترسم وپدر من وضع مالی خیلی خوبی نداره که منو حمایت کنه . بعضی موقع ها ناراحت اونها هم هستم که چرا من نتونستم خوب کار کنم که بتونم اونهارو هم کمک کنم واقعا دوست دارم زندگیم همین جا تموم شه . چون احساس میکنم چیزی نیست که بخام براش تلاش کنم .. ممنون اگر راهنمایی کنید