سلام
سلام دختری هستم 22ساله به مدت 5سال ازدواج کردم یه بچه 2ساله دارم
شوهرم درهمان ابتدای زندگی به مادرش زیادوابسته هست به طوری که دربیشترکارهابامادرش مشورت میکندوتصمیمات رادرزندگی مادرش میگیردویه جورای هم دخالت میکندلطفاراهنماییم کنید.یه مشکل دیگری که تازگی هابرام پیش امده اینکه 2ماه بعدازبارداریم شوهرم به زنداداشم اس میدادکه زنداداشم این مساله رابدون اینکه من متوجه بشم بامادرم درمیان گذاشت مادرم به شوهرم زنگ زدشوهرم باعذرخواهی به مادرم گفت این موضوع رابه زن وخانوادهام نگوگفت اشتباه کردم اگه دوباره تکرارشدبهشون بگوکه متاسفانه بعد2سال دوباره تکرارشدومادرم این موضوع رابهم گفت ومن هم این مساله رابه خانواده اش گفتم ولی شوهرم ازدست مادرم عصبانی شدوحتی به من اجازهرفتن به خونه مادرم وخانوادهام رانمیده به انهابی احترامی میکنه من هم دلم برای فرزند2 ساله ام میسوزدلطفاراهنماییم کنیدکهچیکارکنم
سلام وقت بخير
من تك فرزند خانواده ام و مدت ۷ ساله ازدواج كردم و داراي يك فرزند مي باشم.از زمان استخدام از پدر و مادرم دور مي باشم و چند بار درخواست انتقالي به شهر خودم را نمودم كه با مخالفت مواجه شدم اما به تازگي رئيس با انتقالي من موافقت نموده است. اما مشكل من اختلاف مادر با همسرم است كه به هيچ عنوان باهمسرم كنار نمي آيد و انواع توهين ها و فحش ها را به همسرم داده است حتي به خانواده همسرم نيز توهين و ناسزا گويي نموده و به طور كلي با زن من كنار نمي آيد. از يك طرف من تنها فرزند خانواده ام و خانواده و اقوام هم اصرار دارند كه كنار شان باشم. خانم من مي گويد كه ديگر در مهماني هايي كه مادرت باشد به علت بي تفاوتي مادرت و كم محلي حضور نخواهد داشت و من از ترس آبرويم نمي دانم چه كنم.همچنين اكنون تنها موقعيت انتقالي براي من فراهم شده است و اگر انتقالي نگيرم ديگر نخواهم توانست به شهرم برگردم (كتباً بايد اعلام كنم كه ديگر نمي خواهم انتقالي بگيرم ) از طرفي همسر از ته دل راضي به اين انتقال نيست و از آينده ترس دارد و اگر هم ميگويد برويم به خاطر مناست و گرنه از ته دل راضي نسيت . حال من چه كنم. انتقالي بگيرم يا نه؟؟؟؟ ممنون وسپاسگزارم
مشاور خانواده : اینکه انتقالی بگیرید یا نه به خودتون و خواستتون مربوط میشه …ولی با تلاشی که در این چند سال برای گرفتنش کردید اگر فرصت رو از دست بدید برای روحیه شما بسیار بد خواهد بود … در ضمن انتقالی ربطی به ناراحتی و مشکلات بین همسرتون و مادرشما نداره … پس این دو مورد رو جدا از هم نگه دارید … شما وقتی انتقالی گرفتید در خانه ای مستقل هستید و ارتباطی بین همسرتون و مادرتون نیست … همین نزدیک بودن میتونه زمینه آشتی این دو نفر هم باشه … پس اول برای انتقالی تصمیم گیری کنید و بعد به فکر مشاجرات خانوادگی باشید
در این مورد مادرشما نباید برای اطلاع دادن عجله میکرد … باید بطور غیر مستقیم چنین کاری میکرد تا چنین زمینه ای برای اختلاف به وجود نیاد … بهترهکمی صبور باشید تا شرایط زمانی از تب و تاب موضوع کم کنه بعد با شوهرتون صحبت کنید … و یادتون باشه برملا کردن چنین رفتارهایی هیچ تاثیری برای کاهش یا قطع اون نداره مگر خود فرد از انجامش پرهیز کنه