3
شدیدا بی انگیزه ام
سلام مدت زیادیه دچار بی انگیزگی و بی برنامگی شدم از بعد از پیش دانشگاهی این مسئله اغاز شد.برای خودم و زندگی هیچ کار نمیکنم حتی تلاشی برای یادگیری ندارم با اینکه زمینه های زیادی برایم فراهم است…
برای پیشگیری از افسردگی سرکار می روم…
این مسئله خودم و همسرم رو خیلی ازار میدهد تاثیر زیادی بر زندگیم گذاشته است…
انگار هیچ جوری نمیتونم ازش فرار کنم ؟
خب هر چیزی دلیلی داره و باید ببینید از کجا نشات میگیره … اینکه بی انگیزه هستید نشون میده هدفی مشخص در زندگی ندارید … به همین خاطره که این حالت براتون به وجود اومده
۱۶ سالمه یکی از هم کلاسی هامو دوس داشتم بعد ها متوجه شدم اونم دوستم داره و باهم رابطه خوبی داشتیم….خیلی بهم وابسته شده بودیم ۲ ماهه که از هم جدا شدیم اون رفته و من همچنان دوسش دارم نمیتونم فراموشش کنم و میدونم که اشتباهه بخاطر یه دختر دارم زندگیمو میبتزم….دارم همش باخودم میجنگم….عصبی تر شدم گوشه گیر شدم….گاهی اوقات بی اختیار گریه میکنم انگیزه ای برای زندگی کردن ندارم ولی اون خیلی خوشه و به زندگیش ادامه میده….نمیدونم باید با این حالم چیکار کنم….دارم اذیت میشم نمیتونم از گذشتم فرار کنم…..غرورمو از دست دادم ظاهر و باطنم یکی نیست و این خیلی عذابم میده….لطفا راهنماییم کنین
دوست عزیز میتونید در این مواقع از نوشتن کمک بگیرید تا از شر ذهنیت آشفته رهایی پیدا کنید …
بهتره روابط اجتماعی خودتون رو گسترش بدید تا اینطور وابسته به یک فرد نباشید چون چنین اخلاقی شمارو شدیدا” آسیب پذیر میکنه
و میتونه به سمتی بکشونه که در آینده خوشایند شما نباشه