13
شکست عشقی
سلام من با شکست مواجه شدم تو رابطه با دوست پسرم ولی هنوزم دوسش دارم لطفا کمکم کنید نمیدونم چی بده چی خوبه کمک میخوام
سلام من با شکست مواجه شدم تو رابطه با دوست پسرم ولی هنوزم دوسش دارم لطفا کمکم کنید نمیدونم چی بده چی خوبه کمک میخوام
عاشق شدن ساده ولی رهایی از شكست عشقی دردآور است. ترمیم قلب شكسته اصلا آسان نیست و هیچ راهی وجود ندارد تا بتوانید خیلیسریع جراحتهای قلبتان را بهبود ببخشید و از خاطرات نامزدی بهم خورده تان خلاص شوید. ۱۰ نكته زیر برداشتهایی كارشناسی شده از تجربههای اشخاصی است كه این مسیر را با موفقیت طی كردهاند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
۱) دور زدن ممنوع: ایستادن بعد از شكستن بسیار سخت است ولی این دقیقا كاری است كه باید انجام دهید و با تمام درد و رنجی كه دارید به زندگی ادامه دهید. هیچ راه میانبری وجود ندارد كه قسمتی از مانع را در خود نداشته باشد، پس دنبال راه فرار از شكستتان نباشید. اگر بخواهیم مسایلی كه از درون ما را تكهتكه میكنند دور بزنیم در مسیری دایرهوار گرفتار خواهیم شد كه راه به جایی نمیبرد. با تمام درد و غمی كه داریم باید از وسط راه پر مانع و تیغ بگذریم. یك واقعیت ساده وجود دارد؛ برای گذر كردن باید ناراحتی و سختی كشید. در این صورت بعد از گذشتن از این مسیر به فردی قویتر تبدیل خواهیم شد و سختیهایی كه كشیدهایم ما را آبدیده خواهند كرد.
۲) جدا شوید و از آزادیتان لذت ببرید: همه میخواهند از غم قلبی جدا شوند، اما چگونه؟ تلاش برای پر كردن خلاء درون خود بدون وارد شدن عجولانه به یك رابطه دیگر یا بیهوده تلاش كردن یك طرفه برای برگرداندن عشق از دست رفته، تنها راه است. وابستگی باعث درد و رنج میشود و بهترین راه برای رسیدن به آرامش و شادی، رهایی از وابستگیهاست. یكی از افكاری كه با آن میتوانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است كه با خود تكرار كنید: من برای شاد بودن به هیچكس و هیچچیز نیاز ندارم. بعد از یك شكست قلبی خیلی سخت است اعتمادكردن به اینكه میتوان بدون آن شخص زندگی كرد و راه را ادامه داد و شاد بود ولی زندگی بارها به ما ثابت كرده كه ما میتوانیم! باید خلاقانه و با قدرتی كه داریم خلاءهایمان را پر كنیم.
۳) نقاط قوت خود را بنویسید: یكی از تكنیكهای خارجشدن از احساس شكست، لیستكردن نقاط قوت است. اینكه با سختیها كنار آمدهاید و هنوز ایستادگی میكنید، اینكه با وجود افسردگی شدید و افكار منفی تا حد خودكشی كه گاهی ذهنتان را پر میكند هنوز زنده هستید از نقاط قوت شماست. اینكه حتی باوجود درد و رنج لب به سیگار نزدهاید، به دیگران ضربه نزدهاید، به سمت دروغ و دغل نرفتهاید از قدرت شماست. پس این موارد را بنویسید و به خودتان گوشزد كنید.
۴) خرس سفید: اگر تلاش میكنید به خاطراتتان فكر نكنید و میخواهید دور خود حصار بكشید تا مانع ورود آنها شوید و با خودتان مدام تكرار میكنید: نباید به او فكر كنم، نباید درباره او خیالبافی كنم، نباید لحظههای با هم بودنمان را به یاد بیاورم مطمئن باشید اوضاع را بد و بدتر خواهید كرد. در یك مطالعه مشهور و روانشناسی كه در سال ۱۹۸۰ صورت گرفت از افراد خواسته شد در مورد همهچیز فكر كنند ولی حق ندارند درباره خرس سفید فكر كنند. حدس میزنید همه آنها درباره چه چیزی فكر كردند؟ خرس سفید! پس نجنگید و نه خود را به سمت خاطرات هل بدهید و نه به زور بخواهید یك شبه یا یك ماهه همهچیز را فراموش كنید.
احساساتتان را جمعآوری، بستهبندی و سعی كنید برای استفاده از آنها راهی پیدا كنید، اما بهترین راه، كمك كردن به یك شخص دیگر است، بهخصوص اگر آن شخص دچار دردی شبیه شما باشد. این كار شما را از دردها و رنجهایتان دور خواهد كرد
۵) كمك كنید: احساساتتان را جمعآوری، بستهبندی و سعی كنید برای استفاده از آنها راهی پیدا كنید، اما بهترین راه، كمك كردن به یك شخص دیگر است، بهخصوص اگر آن شخص دچار دردی شبیه شما باشد. این كار شما را از دردها و رنجهایتان دور خواهد كرد و برای لحظاتی خود را فراموش خواهید كرد و این یعنی معجزه! حتی میتوانید جذب بنگاههای خیریه شوید بهخصوص جاهایی كه از بچهها حمایت میكنند.
۶) خنده و گریه: همانطور كه خنده در خیلی از مراحل بهبودبخش است، گریه هم میتواند شفادهنده باشد. آیا فكر میكنید بعد از یك گریه خوب، اتفاقی حالتان بهتر میشود؟ نخیر، كلی دلایل فیزیولوژیك وجود دارد كه قدرت شفابخش بودن اشك را ثابت میكند. برخی از آنها توسط ویلیام فری، كسی كه برای ۱۵ سال رییس تیم تحقیقاتی مطالعه روی اشك بوده، به ثبت رسیده است. در میان یافتههای آنها به اشكهای عاطفی [در مقابل اشكهایی كه برای جراحتهای فیزیكی ریخته میشود] اشاره میشود كه با خود مواد سمی خاصی را دفع میكنند و استرس غم و اندوه را كاهش میدهند پس جلوی اشك خود را نگیرید.
۷) لیست خوبها و بدها: باید مشخص كنید كدام فعالیتها حال شما را خوب میكنند و كدامشان باعث طغیان احساسات بد میشوند و برای اینكه دقیقا بفهمید باید آنها را امتحان كنید و بعد در لیست فعالیتهایی كه باید انجام دهید یا فعالیتهایی كه نباید انجام دهید، قرار دهید ولی كارهایی مثل چك كردن صفحه شخصی در اینترنت، سایت و دیدن روابط جدید یا كارهایی كه قرار است انجام دهید قطعا جزو فعالیتهایی نیست كه شما را خوشحال كند. پس از همین لحظه و بدون آنكه تجربه كنید آن را در لیست كارهای ممنوعه قرار دهید و اما در لیست خوبها احتمالا میتوانید حذف كردن تمام پیامكها، ایمیلها و پیامهای صوتی او را قرار دهید. فروختن هدیههای گرانقیمتی كه او برایتان خریده است مثل جواهرات را هم در لیستتان بگنجانید. پولش را صرف یك سفر عالی كنید!
۱۰ روش برای ترمیم شکست عشقی
۸) ورزش كنید: با دویدن، شنا، نرمش، پیادهروی یا كیكبوكسینگ غم و اندوه را به معنای واقعی از خود بیرون بریزید. ورزش فعالیت سروتونین را افزایش میدهد و مغز را مجبور میكند برای رشد و بازسازی سلولهای عصبی، موادشیمیایی ترشح كند. به علاوه شما با هماهنگكردن ذهن و بدنتان كنترل اوضاع را به دست میگیرید. هنوز كم است؟ او را در صورت حریفتان تصور كنید و حسابی با مشت و لگد از خجالتش دربیایید. حال بهتر نشد؟
۹) دنیای جدیدی بسازید: دوستان مشترك و فعالیتهای مشترك نمیگذارد به طول كامل از او جدا شوید پس دنیایی از دوستان جدید و فعالیتهای جدید برای خود بسازید.
۱۰) امید داشته باشید: میگویند: «حسی قویتر از ترس وجود دارد و آن بخشش است.» اما برای اینكه بتوان بخشید باید از گذشته گذر كرد و برای گذر كردن از گذشته، باید امید داشت به روزهای بهتری كه در راه است و به وجود داشتن جاها و موقعیتهای بهتر. امید به اینكه این درد و پوچ بودن كه در میان فعالیتهایتان گردنتان را میگیرد، همیشه با شما نخواهد ماند. امید، یعنی ایمان داشتن به اینكه روزی غمهایتان بخار میشوند و تا همیشه لبخندهایتان زوركی و بیرنگ نخواهد بود.
سلام.همه اینا که میگید درسته ولی مگه میشه زندگیتو با یه نفر تجسم کنی بعد توقع داشت باشی از قلبت که فراموشش کنه اینا همه فقط مسکن موقتیه واقعیت اینه که اون زخم روی قلب هبچ وقت خوب نمیشه هیچ وقت.
باسلام خدمت شما من ۱۵سال داشتم که عاشق یه پسری شدم راستشو بخواین قبلا با یه نفر بودمکه اون دوست این اقا بود و اون اقا نیز با یه دوست من بود بعد از جدایی من از دوست پسرم و اون از دوست دخترش باهم اشنا شدیم بهم گفت هم دردیم می تونیم به هم کمک کنیم و بعد از تهمتی که دوست پسر قبلیم برام زد که ما رابطه جنسی داشتیم باهم دوست شدیم کم کم وابسته شدیم و گوشی به صورت مخفیانه به من داد همه خانواده ی اون اقا پسر می دونن بامنه واختلاف طبقاطی زیادی باهم دارین و اینکه با مادرمم چند بار مادرش حرف زده در مورد ازدواج ومادرم قبول نکرده من دختری فوق العاده ساده و احساسی ام دراین مدت که دوساله با همیم والان۱۷ سالمه خدا شاهده خیانت نکردم خودشم میدونم یه مدت باهم سر اینکه با مادر دعوا کرده بود قهر بودیم و برای اینکه دوباره برگردم تهدیدم کرد و گفت عکساتو پخش میکنم ولی بعد دست به گریه کردن کرد و گفت ببخشید رابطمون خوب شد با کلی خاطره رابطه میان من و او بسیار فراتر از داستان های رویایی بود ولی اون بعد از مدتی در تماس ها درخواست هوس بازی به صورت تلفنی می کرد در واقیت هیچ کداممان حتی اونیز نمی خواست با من رابطه داشته باشد چ
ون میگفت مردم و تورادوست دارم وهیچ وقت چنین کاری نکردیم او بسیار انسانی حساس بود فقط میگفت دوست دارم گاهی اوقات در حد تماس حالی برایم بکنی ولی چون من خجالتی بودم کمتر می توانستم یا حتی بحث را عوض میکردم مدتی بخاطر این دعوامون شد اما برگشت و گفت قول می دهم در موردش حرف نزنم و پیش دکتر رفت و الان دارو مصرف می کند برای کم کردن عارضه ی جنسی اش ولی مدتی بعد با دختر عمه ام که اهل سسندج است بیرون رفتیم او از نظر اخلاق خوب نیست و در خیابان او مرا دیده بود که این دختر هستم ومرا باطر این دعوا کرد و بعد نیز عصبانی و و فحش داد گفت تو هم مثل اونی بعده دو روز برگشت تو این ماجرا مامانم نیز فهمید هربار می امد و پوزش میخواست و چندبار هم با دختر عمه ام صبحت کرده در مورد من و اینکه اون اسمه منو رو دستش خال کوبی کرده همه میگن واسم میمیره اما دلم شکسته نمی دونم کدوم راه درسته زندگی واسم نمونده همه روزام شدن گریه و مادرم میگه تحقیق کردم مواد میفروشه و به تو نگفته نمی دونم به کی باور کنم لطفا کمکم کنید و این که فکر میکنه با یه پسره دیگه دوست شدم و هر جا میرم باهامه دلم میخواد بگم دیونه واست میمیرم اما نمی دونم کدوم راه درسته ممنون/
خب به هر حال شما در سنی وارد این روابط شدید که بسیار زود بوده … باید از مادرتون تشکر کنید زود متوجه این اتفاق شده
و ایشون حق داره که به شما شک داشته باشه و این که همیشه همراهتونه برای مراقبت از شماست و نه کسی دیگه
بهتره در این مورد به جای رفتارهای کودکانه در کنارش باشید و قدردان زحماتش
متاسفانه رفتارهای کودکانه افرادی چون شما بسیار ایجاد دردسر برای خانواده ها کرده که امیدواریم شما بتونید از این مرحله خودتونو رها کنید
باسلام ممنون از راهنمایی تون راستشو بخواین دیروز باهاش حرف زدم گفت یه فرصت واسه اخرین بار بهم بده قول می دم جبران کنم اما راستشو بخواین میترسم چون مامانم میگه مواد مخدر میفروشه نمیتونم باور کنم نمی دونم باید کدوم راه برم نمیتونم حتی تمرکز کنم و درس بخونم همه چیم شده اون واسه مامانم همه ماجراهارو تعریف میکنم و اینکه اون قبلا درخواست رفتن داده ولی نتونستم قبول کنم هرچند که دوسش دارم چون احساس میکنم غرور پدرم خرد میشه اصلا دیگه هیچی واسم قابل تجزیه و تحلیل نیست شدم یه مجنون اگه اینجوری پیش برم نابود میشم نمی دونم دوسم داره یانه هر وخت بااین سوال مواجه میشم میگم پس اگه منو دوست نداشت پس چرا خانوادش میدونن حتی سرمن با خانوادش دعواش شده و یک ماه خونه نرفت و اینکه چرا اسمه منو رو دستش خالکوبی کرده چرا مثل سایه باهامهنمی دونم چیکار کنم تورو خدا بگید چیکار کنم که بعدا پشیمون نشم می گفت من معتل میشم و مزاحم درس خوندنتم نمی شم هر از گاهی به دیدنت میام از دور تا وقتی که واسه کنکور قبول شدی خواهشا بگید چیکار کنم که تصمیمی احساساتی نباشه
سلام..
من ۱۵ سالمه و حدودا دو سالی هست که با یه پسری رل زدم ما با هم خاطرات خیلی خوبی داشتیم ولی بعد مدتی که من دیگه نمیتونستم بهش زنگ بزنم چون خانوادم متوجه شده بودن بهم خیانت کرد و با دختر دیگه ای رل زد منم خیلی وابسته شدم هرشب گریه و مرور خاطراتمون کار منه نمیدونم چکار کنم؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که شما در سن نوجوانی قرار دارید و در این سن گرایش به جنس مخالف قابل درکمی باشد اما نیاز است که شما توجه کنید که بیشتر روابط در این دوران بر پایه هیجان و بدون شناخت می باشد و چون در این دوران خیالپردازی وجود دارد فرد این رابطه را برای خود بزرگنمایی می کند و ممکن است مدتها درکیر ان باشد.
بهتر است سعی کنید به احساسات خود احترام بگذارید اما شرایط سنی خود را نیز در نظر داشته باشید و اجازه بدهید که از این رابطه به عنوان یک تجربه استفاده کنید تا در آینده در زمانمناسب و در شرایط رشدی مناسب رابطه با هدفی را تجربه کنید .
پارسال پسر همسایمون اومد و بهم گفت دوسم داره من حسی بهش نداشتم ولی کم کم حسم عوض شد و عاشقش شدم یمدت خیلی کوتاه با هم بودیم همچین خوب بود تا مادرش فهمید و جدا شدیم من عشقم بعش زیاد میشد روز ب روز ولی اون ن اون کم کم سرد شد و چند ماه گذشت و پیام ندادیم ب هم تا خودش پیامم داد و اول احوالپرسی کرد بعدشم ک منو داخل ی گپ برد ک دختر و پسر بودن و با همه دخترا گرم میگرفت و فهمیدم بایکیشون رله و هیچی بعش نگفتم تا نفهمه دلم شکسته بعدش ک یکی بهش گفته بود من هنوز دوسش دارم با دختره کات کرد ولی با منم رل نمیزنه و همش درسو بهونه میکرد تا چند روز پیش پیام داده من رل دارم دیگ پیام ندیم ب هم و من دیگ تو رو دوست ندارم و عاشق رلم از هستم اون پسر ۱۷سالشه و من۱۵سالمه میشه راهنمایی کنید من هی با خودم میگم دوسش ندارم ولی بی اختیار بهش فکر میکنم پروفشو چک میکنم و… لطفاً کمکم کنید
سلام به شما مهلا جان
احساساتی که دارید قابل احترام هست اما عزیزم در هرصورت این روابط با توجه به شرایط سنی شماها می تواند ایجاد وابستگی کند و اگر به شرایط سنی و رشدی خودتان توجه نکنید این باعث می شود که وابستگی زیادی ایجاد شود و تمرکز زیادی از شما بگیرد .
در این مسیر در هرصورت هرچند ناخوشایند این آقا بنا بر شرایط رشدی که دارند و شرایط خانوادگی تمایلی به این ارتباط ندارند و هرچقدر هم که بخواهید این واقعیت را نادیده بگیرید خب این باعث می شود که تمرکز شما بر اولویت های زندگیتان کاسته شود.
در کنار اینکه بهتر است بجای تلاش برای فراموش کردن احساساتی خود را بشناسید و به آن احترام بگذارید اما سعی کنید که به واقعیت هم توجه کنید.
به خودت زمان بیشتری بده تا در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر بتوانید در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۷سالمه ۵ ماه بود با ی پسری تو رابطه بودم کلی خاطره خوب باهم داشتیم وقول وقرارهایه زیادی گذاشتیم براآینده ولی اون ازم جداشد میگفت ناراحتم میکنی درحقم بی انصافی کردی منم ب تصمیمشاحترام گداشتم وتموم کردیم ولی ازذهنم بیرون نمیره نمیدونم چکارکنم تافراموشش کنم باید براکنکور درس بخونم ولی اصلا تمرکز ندارم توتنهایی انقد فکر میکنم تا سردرد شروع میشه ازوقتی کات کردیم سردرد ولم نمیکنه نمیدونم چکارکنم
سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم به هیمن علت که این روابط با درگیر فک ری زیادی همراه می شود عموما روابط در این سن توصیه نمی شود. در هرصورت شماها در سن نوجوانی هستید و اگر بخواهید در زمان فعلی برای آینده ای نامشخص تصمیم گیری و برنامه ریزی داشته باشیدخب این تنها می تواند وابستگی بیشتری ایجاد کند و شماها را از اولویت های این سنتان دور کند.
در زمان فعلی بهتر است هرچند تلخ اما واقعیت این ارتباط و تمام شدن آن را بپذیرید و سعی کنید که با برنامه ریزی برای زندگیتان پیش بر وید برنامه ای که متناسب اولویت و شرایط شما طراحی شده باشد.
ممکن است در روزهای اول سخت باشد اما به مرور این شرایط بهتر می شود در کنار ادامه دار شدن این شرایط بهتر است که به روانشناس مراجعه تا بتوانیم به شما کمک کنیم از این مرحله عبور کنید.
عکس و فیلمهایه زیادی باهم داریم جرعت حذف کردنشون رو ندارم هنوز ی امیددارم ک برمیگرده ولی نمیخوام این امیدو داشته باشم هم ازتموم شدن رابطمون خوشحالم هم نه
ببین عزیزم داشتن این امید و حتی انکار اینکه رابطه تمام شده است یک امر طبیعی در زمان جدایی هست اما خب شما نیاز است که واقعیت را بپذیری تا بتوانی مسیر رشدی خودت را دنبال کنی.
حتی اگر در نظر بگیریم زمانی این آقا برای ارتباط با شما گام بردارند خب نیاز است که با شناخت در همان زمان پیش بروید پس نگه داشتن این فیلم و عکس ها کمکی به شما نمی کند جز اینکه خاطرات بیشتری را مرور می کنید و تمرکز شما بر گذشته خواهد بود.