سلام خسته نباشید

من پسری هستم 29 ساله حدود 2 ماه پیش از دختری 27 ساله خوشم اومد و با خانواده رفتیم خواستگاری خانواده ها گفتن که مدتی با هم رفت امد کنیم بعد نتیجه نهایی رو بگیم

اون اوایل بیرون میرفتیم و مشکلی نبود حتی بحث اینکه زودتر هم قبل محرم داستانو به سر انجام برسونیم بود مدتی گذشت تا اینکه من حس کردم نسبتا سرد شده جواب پیامامو به سختی میده و کاملا بی تفاوته تا اینکه 2 روز پیش اون به من گفت خیلی سردم و نتونستم نظرشو نسبت به خودم جلب کنم و دیروز گفت 1 هفته تنهاش بزارم و پیام ندم تا فکر کنه

من تا جایی که تونستم و بلد بودم تلاشمو کردم گل کادو و… و واقعا کنارش احساس ارامش دارم

دقیقا نمیدونم چطوری شد که اینطوری شد

من فکر می کردم دیگه واقعا همسر منه ولی اشتباه بود

تو این مدتم هی به من میگفت کسی نگی تا قطعی نشده هماسیمون نفهمه و…

نمیدونم مشکل چی بود