با سلاه 43 ساله هستم متاهل دارای 3 پسر 5ساله 8 ساله و 17 ساله با همسرم فامیلیم با تفاوت 8 سال مدتیست همسرم بی توجهی میکنه و بعد از 18 سال زندگی میگه چون تو مثل پدرم نیستی من فقط به چشم شوهر میبینمت و احساس دوستی نسبت به تو ندارم وحتی در مسایل جنسی نه تنها شرکت نمیکنه بلکه فرار هم میکنه الان مدتی است که طلاق میخواد ولی از عواقبش می ترسه هرکاری براش میکنم میگه چون از اول این کارا رو برا من نکردی الان که برام انجام میدی احساس خوبی ندارم پیش روانشناس هم نمیره چه کنم که به زندگی امیدوار بشه از لحاظ اخلاقی در بین فامیل همه منو قبول دارن ادم خوش اخلاقی هستم و خیلی بهش وابسته هستم و اصلا نمیتونم ازش جدا بشم چه کنم که دوباره به زندگی برگرده متاسفانه زود تحت تاثیر سایرین قرار میگیره منهم از این رفتارش ناراحتم و شبانه روز به فکرشم همش دوس دارم که به من اظهار علاقه کنه و نشون بده که خونواده و همسرشو دوس داره ولی اون هیچی بروز نمیده و این منو کلافه کرده چه کنم که از این وضعیت خلاص بشم ممنون از کمکتون