سلام من متاهلم و19سالمه،دوسال پیش باپسری تو چتروم اشناشدموتماسوقراروایناودراخرم بهم علاقه مندشدیم واین علاقه جوری بودکه خانوادهوهامون بدلیل زنوبجه داشتن اون اقامخالف ازدواج مابودن واون اقابه اجباروطبق رسمورسومشون قبلاازدواج کرده بودن وحالابدلیل ناتوانی درپرداخت مهریه ومخالفت همسرشون برای طلاق نتونستن طلاق بدن وازطرفی بمن علاقه مندشدن وباهم 3بارفرارکردیم که هرباربی نتیجه بودومنوخونوادم برگردوندن که باراخربعدازبرگشت به مدت3ماه اونقدتحت فشارونظرم گذاشته بودن ومثله زندانی رفتارمیکردن که من بااین کارشون تصمیم به ازدواج گرفتم تاهم رفتارای خونوادم خلاص شم وهم بتونم دوست پسرموفراموش کنم که حالااونیم ساله مزدوج شدم ولی بازم به اون اقاعلاقه مندم ونتونستم فراموشش کنم وازطرفی بادیدن ایمیلهام فهمیدم که ایشونم هنوزخاستاربرگشت من هستن ونمیدونه ازدواج کردم چون اگه بگم شرمیشه حالامن چیکارکنم عشقش هنوز تودلمه