سلام. من دختر 17 ساله هستم. چهار سال پیش به یکی از نزدیکان علاقه مند شدم. به طوری که نمیتونستم زندگیمو بدون اون تصور کنم.اول فکر میکردم چیز مهمی نیست و به مرور زمان برطرف میشه .اما روز به روز احساس من قوی تر میشد.تا الان که به این نتیجه رسدم اون به هیچ وجه به من توجه نداره و من تو زنگی اون جایی ندارم. از موقع زندگیم به هم ریخته تبدیل به یک مرده شدم . نمیتونم درس بخونم بی حوصله شدم زود عصبانی میشم . سر مسائل الکی با پدر و مادرم به مشکل میخورم. موهام ریخته و نازک شده .من درس خوندنو دوست دارم ولی دیگه نمیتونم.من از بچگی خیلی کمرو بودم و باکسی زیاد حرف نمیزنم.از موضوع هم نمیتونم به کسی بگم . این وضعو بدتر میکنه . من این زندگیو نمی خوام منم دوست دارم درس بخونم .من دیگه این عشقو نمیخوام . هر کاری میکنم بی نتیجه است . لطفا کمکم کنید.