سلام.خسته نباشید.من یک زن 30 ساله کارشناس ارشد پرستاری و فردی موفق در کار و تحصیل هستم.همسرم دیپلم می باشد.5 سال از ازدواج ما میگذره و با تمام اختلافاتی که باهم داشتیم.باهم کنار اومدیم.اما چند وقتی هست از بی احترامی های همیشگیش خسته شدم.از دورویی اش.یه جورایی خیلی بی انگیزه دارم روزگار پیش میبرم.خیلی از ادامه ی راه نا امیدم.احساس میکنم تا آخر به همین شیوه خواهد بود و افکار بسیار پوچش داره منو هم از پا در میاره.دارم به سمت افسردگی میرم همیشه عصبی و کلافه هستم.فکر کردن در مورد شرایط موجود خیلی عذابم میده.از طرفی نمیخوام به همین راحتی زندگیم از بین بره،البته اگر بشه اسمشو گذاشت زندگی؟؟؟
میشه لطفا راهنمایی ام کنید.