با سلام. 4 سال است که ازدواج کرده و یک دختر 2 ساله دارم. مشکلی که دارم اینست که شوهرم فوق العاده عصبی و بهانه گیر بوده و رفتارهاش کاری کرده که با همه قطع رابطه کنیم و فقط با مادرش رفت و آمد داشته باشیم. بسیار بددهن هست و به محض شروع گفتگو شروع به فحاشی به خانواده ام میکنه و از کوچکترین چیزی بهانه میگیره که با همه اقوامم قطع رابطه کنه. بسیار به مادرش وابستگی داره و از هر فرصتی استفاده میکنه که بریم پیش مادرش یا مادرش بیاد خونموم. اما انتظار نداره خانواده من بیان خونمون. حتی وقتی مادرم جراحی داشت نذاشت برم بهش سر بزنم و گفت مگه جراحی قلب باز داره که میخوای بری و از طرفی نمیذاره بچه ام رو خانواده ام ببینند اما دوست داره مادرش هر روز به بهانه ای بیاد و بچه رو ببینه. چند بار هم بخاطر اینکه خونه مادرش نرفتم کتکم زده و حتی یکبار کار به پزشکی قانونی و کلانتری رسید اما ایشون کتکان کرد که کتکم زد. دیگه خسته شدم از این زندگی و امیدی به آینده با این مرد ندارم. هیچ دلخوشی و تفریحی ندارم و فقط فکر رضایت و شادی خودش و مادرش هست . تو رو خدا راهنماییم کنید چطور میتونم ازش جدا بشم. مدام دارم تحقیر میشم و توهین میشنوم. هم خودم کارمندم هم شوهرم کار میکنه اما رضایتی از زندگیم ندارم و احساس میکنم به ته خط رسیدم.