جلب اعتماد از دست رفته
من یه دختر بیست سالم،بیشتر از هفت ساله با پسر خاله ام رابطه عاطفی دارم ما به شدت به هم علاقه داریم،خیلی زیاد اما خانواده ها به دلایلی که اگه بخوام بگم خیلی طولانی میشه راضی نیستن…چند باری تو جمع دخترای فامیل قرار گرفتم و یه سری شیطنت دخترانه کردیم مثه دوس شدن با چن تا پسر و اذیت کردنشون که آلان گریبان گیرم شده..من خودم به خاطر عذاب وجدان هم اینکه دوس نداشتم عشقم از کسی دیگه ای بشنوه تمام اتفاقات رو براش گفتم..میدونستم خیلی روی این مسائل حساسه اما بیشتر از تصورم واکنش نشون داد،تا جای که میخواد رابطمونو تمام کنه.خ یلی دوسم داره اینو میدونم و مدامم میگه اما میگه نمیتونم با بی اعتمادی سر کنم چون قبلش به شدت بهم اعتماد داشت.منم هرکاری که میتونستی کردم بهش گفتم که پشیمونم میدونم کارم اشتباه بوده و حاضرم هر تاوانی رو بدم تا بمونه حتی یه بار قرص خوردم اونم موند تظاهر کرد هیچی نشده اما دو روز بعد دوباره داغون شد مثه روز اول میگه بهش فک میکنم میمیرم..نمیدونم چکار کنم تا اروم شه معمولا اعتماد از دست رفته رو باید با عمل برگردوند اما چون ما از هم دوریم نمیتونم چیزی و با عمل بهش ثابت کنم.خیلی بی اعتماد شده نه فقط به من به همه..من خیلی خیلی دوسش دارم و قبول دارم کارمم اشتباه بوده و ازش پشیمونم .. توروخدا یکی بگه چکار کنم که اروم شه
این پشیمونی مربوط به شماست و نباید از دیگران انتظار داشته باشید شمارو درک کنن
به هر حال نباید در مورد گذشته خودتون حرفی میزدید چون اعتماد ایشون رو برای همیشه از بین بردید و امروز انتظار داشتن شما برای درک طرف مقابل نوعی خودخواهیه
به ایشون فرصت بدید اگر علاقه ای به شما داره موضوع رو درک کنه و ادامه بده که بسیار بعیده در این موارد افراد ارام برخورد کنن …
بعد این مدت راه شما کاملا” مشخصه و بهتره شما بجای قرص خوردن شرایط رو درک کنید و سعی کنید با موضوع کنار بیایت
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
ممنون از توضیحاتتون…باید بگم که آره خیلی بهم علاقه داره همون طور که من بهش علاقه مندم..الان خیلی بهتر شدیم باهمیم و تقریبا مثه قبل اما خوب طبیعتا طول میکشه تا اعتمادش برگرده اما خب من اونقدر عاشقشم که سالها صبر میکنم…بازم ازتون ممنونم
ممنون از توضیحاتتون.خیلی دیر جواب دادید..باید بگم که آره خیلی بهم علاقه داره همون طور که من بهش علاقه مندم..الان خیلی بهتر شدیم باهمیم و تقریبا مثه قبل اما خوب طبیعتا طول میکشه تا اعتمادش برگرده اما خب من اونقدر عاشقشم که سالها صبر میکنم…بازم ازتون ممنونم
باسلام وخسته نباشی میخواستم بگم ک منو عشقم همو خیلی خیلی دوس داریم ولی اعتمادش ب خاطرکارهای خیلی اشتباه من ازبین رفته ب خاطرگذشته ی من ک درحضوراون اتفاق افتاده بهم خیلی فرصت داد ولی اخرش ی چیزی ازگذشتم میفهمید و اوضاع بدترمیشد ولی دوباره باهم خوب میشدیم ولی اخرش هرروز دعوا نمیدونم دیگ چیکارکنم ی فرصت دیگ ای بهم داده ک فرصت اخره ازم خواسته ک گذشتمو براش پاک کنم قلبشو ک شکستم خوب کنم ولی من واقعاااااااااااا نمیدونم باید چیکارکنم لطفا کمکم کنید خواهش میکنم
دوست عزیز اول از همه باید بدونید اعتمادی که از بین رفت بسیار سخت بدست میاد .
گذشته شاید کمرنگ بشه ولی هیچ وقت پاک و فراموش نمیشه .
پس انتظار معجزه خاصی رو نداشته باشید .
این جلب اعتماد دوطرفه است و ایشون هم سهیم هستند.
در ضمن شما دو دوست ساده هستید .
و همین که حدود روابط همدیگرو رعایت کنید .
میتونه باعث جلب اعتماد ایشون شود .
من هم دقیقا این مشکل را دارم باهم خیلی دوست بودیم وبیش ازحدیک دیگررادوست داشتیم ولی حال اعتماد اش نصبت به من ازبین رفته میشودرهنمایم کنید که چی طور اعتماد دوستت را بدست اوردی دامن هم بتوانم.
سلام لطفا با بیان جزییات بیشتر سوالتان را به صورت جداگانه بیان کنید