مخالف خانواده با ازدواج
با سلام خیلی ممنون از جواباتون شما میگین به جای پنهان کردن مشکلاتمو با خانوادم حل کنمو دیدگاهشونو تغییر بدم ولی اونا به خصوص پدرم به شدت مخالفه من باهاش حرف بزنم یه مشکل دیگه ای هم که هست این خانوم از یه دانشگاه تو یه شهر دیگه که خیلی دوره به شهر ما قبول شدن و رفتن به اونجا و همش منو تحت فشار میزاره که بیا اینجا من نمیتونم بدون تو اینجا بمونم و فلان حقیقتش منم نمیتونم زیاد برم یعنی روزی نیست که در مورد این مسیله بحث نکنیم هر روز بهانه میگیره قهر میکنه منم دیگه کلافه شدم از وقتی رفته یه جوری شدم نمیدونم دوسش دارم یا ندارم وقتی به نبودنش فکر میکنم حالم بد میشه میبینم دوسش دارم الانم که هست اینه وضعیتم منم به خاطر رابطه نزدیکی که داشتیم(عشق بازیو دیدن بدن هم)نمیتونم ولش کنم عذاب وجدان میگیرم میترسم آه اون بعدا دامن زندگیمو بگیره مطمینم اونم به هیچ عنوان نمیتونه با این مسیله کنار بیاد که بخواد باهام قطع رابطه کنه نمیدونم تو یه وضعیت احساسی بدی گیر کردم نمیتونم تصمیم بگیرم بیشترین مخالفت خانوادمم به خاطر پرجمعیت بودن خانوادشونه میگن بعدا تو زندگیت دخالت میکنن تورو خدا کمکم کنین تو وضعیت بدی هستم
با عرض سلام
پس در حقیقت کمی هم دل شما به کندن رضا می دهد به عبارت دیگر ایشان به اندازه قبل نمی توانند شما را ببینند و نیازهای یکدیگر را برطرف کنید، شما باید به سه سوال جواب دهید: ۱- آیا شما واقعا او را دوست دارید؟ ۲- سطح رابطه جنسی تان درچه حد بوده؟( ایشان باکره هستند)۳- پای کس دیگری در میان است؟ لطفا واقعیت را بنویسید در مورد سوال سوم حتی اگر فرد جدید کسی است که به او فکر می کنید نیز جواب دهید
با سلام ممنون از جواب دادنتون در مورد سوالاتون به ترتیب جواب میدم
۱-بله دوسش دارم جوری که نمیتونم یک لحظه به نبودنش فکر کنم فقط از وقتی که رفته یه شهر دیگه برا درس خوندن همش بیقراری میکنه بهانه میگیره زود قهر میکنه میگه باید زود به زود بیای پیشم منم چون این شهر خیلی دوره به شهر ما نمیتونم زیاد برم پیشش و این قهر و بهانه گیری احساساتمو نسبت بهش عوض شده دیگه مثل ثبل نیست ولی دوسش دارم
۲-در مورد رابطه جنسی بگم که هیچگونه رابطه جنسی نداشتیم فقط در حد بوس و دیدن بدن هم و لمس کردن یعنی ایشون باکره هستن
۳-پای هیچ دختری در میان نیست
تنها مشکل من مخالفت خانوادم با ازدواج من با ایشونه ودلیل مخالفتشون پر جمعیت بودن خانواده ایشونه و اینکه بعد ازدواج تو زندگیت دخالت میکنن و اینکه دختری که قبل از ازدواج باهات حرف بزنه نمیتونه همسر خوبی در آینده بشه به نظر شما پرجمعیت بودن خانواده یشون میتونه تو آینده تو زندگی مشترکمون تاثیر بذاره
تورو خدا زود جواب بدین تو وضعیت بدی هستم
خانوادتون مخالفتشون الکیه
تو این دوره زمونه بهترین روش ازدواج اشنایی قبل از ازدواجه
یه زمانی ازدواج سنتی ارزش داشت ک دختر پسر کمتر دوست بودن باهم و نجابت ها و نانجیبی ها معلوم بود
الان باید ۲ سه سال فقط وقت بزاری تا طرف مقابلو بشناسی
خیلی ممنون از جواب دوستان ولی کاش آقای متخصص هم جواب میداد خیلی ممنون میشم زودتر جواب بدین
با سلام
به نظر می رسد که شما در این زمینه بسیار دو دل هستید هیچ کس نمی تواند به جای شما تصمیم بگیرد اما افرادی هستند که بتوانند روشنگری بیشتری در این زمینه داشته باشند تا شما بهتر تصمیم بگیرد چنانچه قصدتان ادامه باشد باید بر روی تغییر نگرش خانواده فعالیت کنید و اگر به فطع رابطه فکر می کنید برای قطع رابطه باید هر دو نفر شما آماده شوید ابتدا زمان مکالماتتان کاهش یابد سپس دفعات مکالمات کاهش یابد سپس محتوای مکلمات به سمت فعالیت های روزانه کشانده شود و کم کم بار احساسی مسائل کاهش می یابد اما ارتباط کما کان هست تا اینکه دلها از هم کنده می شود در مورد این مسئه می توانید از کانون مشاوران ایران نیر یاری بگیرید ۸۸۴۲۲۴۹۵
دوست عزیزاحساسات خانم ها مثل شما مردها نیست که خیلی راحت با مخالفت خونوادتون کنار میان این خانوم به شما اعتماد کرده که تا اینجا با شما پیش اومده اون الان تا ۲۰سال آینده شو با شما ساخته سخته دل کندن و فراموش کردن من به عنوان یه خانوم که همین مشکل رو دارم ازتون خواهش میکنم به خاطر مخالفت های خونواده تون که خیلی پیش پا افتاده است و خیلی راحت میشه حلشون کرد عشق و علاقه خودتون و کسی که صادقانه دوسش دارین رو لگد مال نکنین شما میتونید یه زنگی خوب با هم داشته باشین چون به اندازه کافی ازهم شناخت دارین ولی فکرشو بکنید اگه با کسی ازدواج کنید که شناختی ازش ندارین بعدا توی زنگی تنها کسی که چوبشو میخوره شمایین.نه خونوادتون خواهش میکنم خودتون رو جای اون دختر بزارین و بعد تصمیم بگیرین